|
|
مخاطب نه تنها واژه مهم بلکه کلید واژه اصلی و بنیادی در میان پژوهشگران و کارگزاران رسانه است. این واژه گویا ماهیتی منشوری دارد و هر وجه آن رو به گروهی دارد، لذا "هرلحظه به رنگی بت عیار درآید"و از این رو تعریف و مفهومی کشدار و متلون پیدا کرده است.
سه رویکرد بنیادی در میان رسانه ها به مخاطب نمونه ای اساسی از تفاوت معنا و مفهوم مخاطب است. رویکرد تجویزی که مبتنی بر خیر و مصلحت مخاطب است و رابطه اش با او یکسویه، عمودی و از بالا به پایین است، رویکرد دوم که بسیار طرفداردارد وحیات و ممات انبوهی از رسانه ها وشاید اکثریت مطلق آنان وابسته به آن است، رویکرد مشتری مداری است. در این رویکرد، مخاطب، مشتری است لذا رضایتش بر هرچیزی تقدم دارد. رابطه رسانه ها با مخاطبان یا مشتریان، ظاهری دو سویه، موازی و تاحدی متعادل دارد، اما حقیقت رابطه، این چنین نیست. در سومین رویکرد، مخاطب به مثابه دوست در نظر گرفته می شود. رویکرد سخت و پر از دلهره والبته سرشار از انگیزه و حظ باطنی برای کارگزار رسانه واعتماد و وابستگی اندیشه ای و معرفتی برای مخاطب است، در این رویکرد اگر رضایت مهم است به همان اندازه خیر و مصلحت مخاطب نیز باید مدنظر باشد و برعکس. نسبت مخاطب و رسانه فقط محدود به این امور نیست. وقتی اندیشه فلسفی در فرایند و گردش های پژوهشی وارد می شود، نسبتهای دیگری بین مخاطب یا کاربر و رسانه ها چه قدیم یا جدید بوجود می آید. رویکردهای فلسفی به رسانه و تکنولوژی آن، سرآغاز مجادلات و مباحثات بی پایانی است که گاهی گوشه ای از آن در درس های دانشگاهی فرصت بروز پیدا می کند.
موسیقی یکی از پرکاربردترین مواد در تولیدات رسانه ای و یکی از دغدغه های همیشگی فعالان و پژوهشگران این حوزه است در میان رسانه ها، رادیو بیشترین استفاده را از موسیقی داشته و دارد و در کنار دیگر کارکردهای خود؛ نظیر انتقال پیام و خبررسانی همواره وسیله ای برای پخش موسیقی هم بوده است و مردم از آن آن بهره برده اند ،موسیقی هنری ترین بیان احساس و عواطف است و در لایه های گوناگون جامعه؛ خصوصاً فرهنگ ،رفتاری تأثیرات قطعی و مهمی .دارد موسیقی تا قبل از آن که به رسانه رادیو راه یابد و از آن طریق همگانی ،شود شنیدنش فقط از طریق شرکت در محل اجرای موسیقی مقدور بود یا اینکه صدای موسیقی از طریق نوازندگان دوره گرد به گوش رهگذران میرسید اما ،رادیو موسیقی را عمومی کرد و هرکسی میتوانست در محل سکونت یا کار آن را بشنود هر چند این نوعی خدمت رادیو به موسیقی بود؛ ورود موسیقی به ،رادیو مخصوصاً برنامۀ پخش ترانه ها با عنوان چهل اثر رادیو را به سوی مصرفی سازی این هنر کشاند پخش زیاد ،موسیقی که از لوازم کار رادیو بود تولید هنری موسیقی را تبدیل به تولید صنعتی و انبوه کرد و گوش کردن به موسیقی را به شنیدن که امری تاحدی مکانیکی ،است تغییر .داد تولید انبوه در دستور کار آهنگ سازان و بسیاری از اهالی موسیقی قرار گرفت تا عطش فزاینده مصرف روزانه رادیوها را که هر لحظه تعداد آنها در حال افزایش ،بود سیراب .کند اما این ،عطش سیراب شدنی نبود و .نیست به تدریج لایه ها و مایههای هنری موسیقی اسیر ارزشهای بازار و سود شد و تقاضای هنری تبدیل به تقاضای اجتماعی یا تقاضای بازار شد هر چه قدرت بازار افزون میشد قدرت تقاضای هنری کاهش می یافت وان اتفاقی افتاد که اصحاب مکتب انتقادی با عنوان صنعت فرهنگ از آن یاد کردند و «آدرنو به تفصیل دربارهٔ موسیقی رادیو و انتقادات اساسی اش به آن که نتایج نا امید کننده ای برای جامعه در بر داشت مینوشت به تدریج موسیقیهای عامه پسند جریان هنری و تولیدات موسیقی را در همه جا به دست گرفتند و موسیقی ایران نیز از این امر مستثتی .نبود برخی از اهل موسیقی نامدار ،بودند هر شب در میخانهها و ،کاباره ها که از مظاهر روشن فساد هم که بسیار و نابود کننده نه تنها ارزشهای ،دینی بلکه ارزشها و هنجارهای اجتماعی بود برنامه اجرا می.کردند. آن گروه از اهل موسیقی که دل به ارزشهای هنری داشتند یا در عزلت بودند یا باید خود را با این جماعتی که نتیجه کار آنها تخریب و نابودی هنر موسیقی بود همراه می کردند در وضعیتی که موسیقی بزمی و کابارهای جریان مسلط و حاکم بر موسیقی کشور ،بود انقلاب اسلامی واقع شد و به گفته برخی کارشناسان خبیر ،موسیقی، موجب نجات این هنر از شر هنرنمایان شد. سابقه نه چندان خوب موسیقی در ذهن عموم مردم و انقلابیان سبب شد موسیقی به عنوان هنری برای دفاع از خودش و ایجاد فاصله با موسیقی مبتذل و کاباره ای فعالیت کند برخی از اهالی موسیقی با تولید برای کمک به حرکت انقلاب و پس از پیروزی برای روشنگری خدعه و مکر دشمنان و در دورۀ جنگ تحمیلی برای یاری زمندگان و تشجیع مردم به مقاومت قطعات ماندگاری تولید کردند که از رادیو پخش می شد و مردم و شنوندگان را به تحسین وامی داشت اما جریان موسیقی مبتذل گرچه فعال ،نبود ادامه فعالیتش را با نوعی موسیقی زیرزمینی پیش می برد؛ ولی هی به رادیو نداشت از ابتدای انقلاب مواجهه رادیو با ،موسیقی گوناگون بود و به مرور زمان دچار حول شد؛ از قطع ،موسیقی اندکی بعد از پیروزی انقلاب ،گرفته تا تولید قطعاتآوازی بدون ساز و یا ایجاد رایو موسیقی رادیو) پیام و رادیو آوا این ،پژوهش تحولات موسیقی در رادیو بعد از انقلاب را بررسی می.کند تلاش شده است که چارچوب متقنی برای بررسی این تحول ایجاد شود گفت و گو با رؤسای مرکز موسیقی سازمان صداوسیما که در ،حقیقت از دوره ای تولید کنندگی اصلی موسیقی کلامی مورد استفاده رادیو و تلویزیون را به عهده ،داشتند اطلاعات ذی قیمتی از دیدگاه سازمان صداوسیما دربارۀ موسیقی در اختیار می.گذارد. به علاوه گفت و گو با برخی تهیه کنندگان قدیمی ،رادیو که یا در تولید موسیقی بی کلام نقش داشتند و یا در کاربری موسیقی رادیو صاحب تجربه قبل و بعد انقلاب بودند به غنای این پژوهش افزوده است آن است که ابتدا جایگاه موسیقی در رسانه به ویژه رادیو در این کتاب سعی بر تبیین شود. در ادامه ارتباط بین اوضاع ،سیاسی اجتماعی و فرهنگی با موسیقی ذکر و به طور خاص تأثیرات انقلاب اسلامی سال ۵۷ بر موسیقی در جامعه و به تبع ،آن رادیو بررسی و به نوعی تغییر اوضاع اجتماعی که منجر به تغییر در تولید و پخش موسیقی رادیو شده است واکاوی شود. امید است این ،کار مقدمۀ مفیدی برای ادامه جست و جوی دیگر ابعاد ،اجتماعی فرهنگی و سیاسی موسیقی باشد از خوانندگان و پژوهشگران گرامی تقاضا داریم کاستیها را هم ببخشند و هم متذکر شوند تا در چاپهای آتی اصلاح شود.
موسیقی یکی از پرکاربردترین مواد در تولیدات رسانه ای است، اما همواره نگاه اهل رسانه به موسیقی با آنچه اهل موسیقی می پندارند تفاوت بارز دارد. این تفاوت تا اندازه ای ناشی از ماهیت موسیقی است که هنوز در میان اهل نظر در مورد معنا داشتن یا فاقد معنا بودن آن اتفاقی حاصل نشده است و دامنه مباحث آن در صحنه انتخاب موسیقی برای برنامه سازی و پخش هم کشیده است. گسترش مصرف موسیقی در عصر جدید با استفاده از فناوری های جدید و حضور رسانه های جمعی که بستر آماده ای برای تولید و مصرف موسیقی اند در زوایای حیات فردی و اجتماعی انسان موجب شده که موضوع کارکردهای موسیقی در حوزه اجتماعی نیز وارد مباحث علوم اجتماعی شود. این کتاب از دو بخش تشکیل شده است؛ در بخش اول، ابتدا درباره اصل موسیقی بحث شده و سپس مختصری درباره فلسفه موسیقی و دیدگاه برخی فیلسوفان نوشته شده و بعد از اشاره به ایدئولوژی سیاسی در موسیقی، دیدگاه دین های مسیحیت و اسلام درباره موسیقی به اختصار بیان شده و آنگاه انواع مطالعات اجتماعی موسیقی و دیدگاه های برخی مردم شناسان و جامعه شناسان موسیقی و دیدگاه های جدید درباره موسیقی از جمله تولید موسیقی به عنوان عنصر هنری آمده است، و در نهایت به موسیقی و انواع رسانه ها توجه شده است. در پایان بخش اول، درباره دو موضوع وارون نگاری و موسیقی زیرزمینی که در حوزه اجتماعی موسیقی اهمیت دارد بحث شده است. بخش دوم شامل سه مقاله درباره موسیقی رادیوست که سعی شده رابطه متقابل موسیقی بر رادیو و رادیو بر موسیقی و استفاده هایی که از این وضعیت صورت گرفته است شرح داده شود. این اثر که در نوع خود به زبان فارسی کم نظیر یا بی نظیر است، و یکی از دست اندرکاران پرسابقه رسانه ملی با رویکرد دانشگاهی و همزمان با چشم داشتن به مسائل اجرایی رسانه آن را به رشته تألیف و تحریر درآورده است برای عموم علاقمندان این بحث، به ویژه دانشجویان رشته رادیو و تلویزیون و ارتباطات و مجریان رسانه ملی و کاربران رسانه های اجتماعی، اطلاعات مفیدی دارد.
در این چاپ یک مقاله با عنوان: مخاطب شناسی برای رادیو، در انتها به کتاب اضافه شده است. در این مقاله سعی شده ویژگی های مخاطب رادیو بیان شود و تفاوت شنوندگان با بینندگان تلویزیون توضیح داده شود.
ناشر دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه
سال 1392
در هر جامعه اي با توجه به نوع جهان بيني، ارزش هاي حاكم در آن جامعه و نگرش ها و ...چگونگي حركت و خط سير رسانه هاي ارتباط جمعي طراحي و تدوين و به اجرا گذاشته مي شود. در اغلب منابع دانشگاهي و علمي از نقشه راه سير و حركت رسانه هاي ارتباط جمعي- در كنار قوانين و مقررات مكتوب و مدون- با عنوان «هنجار رسانه» ياد مي شود كه نحوه عملكرد محتوايي آن رسانه را تعيين مي كند. در دنياي رسانه اي شده امروز، شش نظريه كلان و فراروايتي هنجاری از طرف انديشمندان و صاحبنظران رسانه هاي ارتباط جمعي، طراحي و پيشنهاد شده است و به نظر مي رسد كه اغلب سازمان هاي رسانه ي دنيا به نحويي متأثر از يكي از اين گونه هاي نظريه هاي هنجاري ششگانه هستند؛ هرچند ممكن است برخي از اين سازمانها به تمامه تابع هيچكدام از اين نظريه ها نباشند؛ ولي با توجه به اصول كلي و مباني آن نظريه ها، مي توان هر سازمان رسانه اي را ذيل شمول يكي از اين فراروايتهاي نظريه هنجاری رسانه ها دسته بندي كرد. البته مک کوئیل که شش نظریه را قبلاً طرح کرده بود، باتوجه تحولات و تغییرات سپهر ارتباطات شش هنجار گذشته را به چها هنجار رسانه ای با تغییراتی تقلیل داده است. او در جدیدترین ویرایش کتابش، رسانه های دگراندیش را نیز به عنوان هنجار رسانه ای درنظر گرفته و چهار هنجار رسانه ای ، لیبرال- پلورالیستی یا مدل بازاری، مسئولیت اجتماعی یا منافع عمومی، هنجار حرفه ای که به خود اهالی رسانه تعلق دارد و از استانداردهای و خود مختاری حرفه ای حمایت می کند و بهترین دیده بان بر عملکرد مسئولان می باشد، و چهارمین هنجار رسانه های جایگزین (دگر اندیش) است. این رسانه ها مخالف رسانه های جریان اصلی هستند که رهیافت و منشا متفاوتی دارد. با توجه به ماهيت متفاوت جهان بيني، ارزش ها و نگرش هاي جامعه ايران اسلامي و نيز نظام جمهوري اسلامي ايران و بويژه ماهيت فرهنگي انقلاب اسلامي ايران، سازمان رسانه اي اين نظام و هنجار مورد تبعيت آن، قابل دسته بندي اصولي ذيل هيچكدام از اين شش نظريه نمي باشد به تعبیر دیگر، مبانی و اصول و بایدها و نبایدهای مدنظر در این شش نظره هنجاری رسانه ها نمی تواند در مورد رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران پیاده شود و یا رسانه ملی از انها تبعیت کامل داشته باشد. البته مي توان گفت با هيچكدام نيز تضاد و تعارض كلي و بتمامه هم ندارد؛ ولي با قاطعيت مي توان گفت كه مباني و اصول هيچ كدام از نظريه هنجاری پیش گفته نمي تواند انطباق كاملي با اصول و مباني و باید ها و نباید های رسانه در جمهوري اسلامي ايران داشته باشد. بنابراين در اين اثر، تلاش شده با امعان نظر به بافت شكل گيري نظريه هاي هنجاری رسانه ها و نيز خوانشي مختصر از آنها و مطالعه تطبيقي و تحلیلی، نظريه مدنظر خود را براي سازمان رسانه اي نظام جمهوري اسلامي ايران پيشنها كنيم كه به نوبه خود داراي ويژگي هاي خاص و در برخي موارد منحصر به فرد خواهد بود. چرا كه اين نظريه براساس شاخصه هاي سیاسی، فرهنگي و اجتماعي جامعه ايران در حوزه رسانه، پيشنهاد شده و مي تواند رقيبي براي نظريه¬هاي غيربومي ارائه شده نيز باشد و در كنار نظريه های كلاسيك قرار گيرد همچنین علاوه بر عرضه آن به حوزه تصميم ساز و تصميم گير رسانه، به حوزه آكادميك و علمي نيز پيشنهاد و عرضه شود.
این پژوهش با استفاده از مصاحبه با مدیران و کارشناسان مرکز بازرگانی سازمان صدا و سیما در سه فصل و 348 صفحه تهیه شده است.
.... سپاسگزار خداوند هستیم، فرصت داد، امکانات لازم فراهم آورد، تا اثری بدین نام: زنانگی و کالاوارگی در تبلیغات تجاری، فراهم آید. پس واقعیت از منظر تبلیغات تجاری دیده می شود؛ بنابراین سه مفهوم کلیدی در این پژوهش است: تبلیغات تجاری، زنانگی، کالاوارگی.....
تولیدات رادیویی درعین سهولت از پیچیدگی ویژه ای برخوردار است، شاید این سهل و ممتنع نتیجه خواسته و ناخواسته ماهیت این تکنولوژی ارتباطی است که محتوایش قدرت تفسیرگری ندارد و لی مرتب بوسیله مخاطبان تفسیر می شود و بینامتن شنوندگان آن چه را می خواهند از محتوای رادیو برداشت کرده و معناسازی می کنند
این کتاب دارای هفت فصل است و در اسفند 99 در مرکز تحقیقات سازمان صدا و سیما به چاپ رسیده است: فصل اول موضوع تشخص سازی که از ویژگی های رسانه جدید و شبکه های اجتماعی است. فصل دوم اختصاص به عوامل اصلی و کلیدی در سیاستگذاری رسانه ای دارد. فصل سوم سیاست های رسانه در بحران ها ناشی از حوادث طبیعی مورد بحث قرار گرفته است. فصل چهارم می تواند پاسخ به دغدغه تولیدکنندگان برای تحول در محتوا باشد. در این فصل الگوهای رایج و پیشنهادی تولید محتوای رسانه به بحث گذاشته شده است. فصل پنجم به یکی از مهمترین مسائل رسانه ای کشور و البته کاملاً مهجور و مورد بی توجهی، پرداخته شده است، اخلاق حرفه ای رسانه. فصل ششم درباره چگونگی کمی سازی برای ارزشیابی محتوای رادیو تفصیلاً بحث شده است.فصل هفتم بازارسازی در سیما برای افزایش کیفیت و کاهش هزینه ها دلایل و جود آن و ضرورت های امروز آن مورد بحث قرارگرفته است.
این کتاب به صورت ترحمه و تألیف در مرکز تخقیقات صدا و سیما چاپ شده است
ویراسته دوم ارتباطات خطر با اضافاتی در پژوهشگاه فرهنگ،هنر و ارتباطات عرضه شد.
کتاب "تنظیم گری رسانه های صوتی تصویری نوین: مبانی، تجربه ها و راهبردها.
مؤلفان: ملبحه اسماعیلیان، حسن خجسته، امیر ناظمی اشنی
این کتاب چاپ سال 1398 از انتشارات دانشگاه صدا و سیما است. شاید اولین کتاب فارسی در زمینه رگلاتوری یا تنظیم گری رسانه ای باشد. امید است برای پژوهشگران و دانشجویان مدیریت، برنامه ریزی و سیاستگذاری رسانه، همچنین فعالان و مدیران رسانه ها مفید باشد. بعون الله!
این کتاب در اواخر پائیز 1397 در اولین "همایش علمی- پژوهشی اخلاق رسانه" رونمایی شد.
امروز 23 آبان ماه 95 متن نهایی کتاب "جامعه شناسی انتقادی تبلیغات" را به دانشگاه صدا و سیما ارائه کردم،امیدوارم به زودی چاپ و در اختیار علاقمندان قرارگیرد. متن زیر پیشگفتار کوتاه این کتاب است.
اخیراً با یکی از دانشجویان خوب دوره دکترای ارتباطات درباره موضوع پایان نامه اش گفتگویی شد، با احساس خوبی گفت می خواهد درباره "روزنامه نگاری صلح" کارکند چون موضوع جدید و جذابی است. به ایشان عرض کردم اصل موضوع دچار مسئله است، شما براین اساس چه کاری می توانی انجام دهی؟!
مدت ها بود که می خواستم اصطلاح "نسخه رسانه" ای(media prescription) را توضیح دهم تا این که فرصتی فراهم شد، مطلبی را با عنوان نسخه رسانه ای اقتصاد مقاومتی نوشتم. آن چه در زیر آمده، مقدمه آن مقاله است که در اختیار مرکز مطالعات رسانه قراردارد.
|
|