به نام خدا
این کتاب در شرایط خاص امروز که خطر کرونا زندگی های روزانه را شدیداً تحت تأثیر قرار داده می تواند کمکی برای کارگزاران رسانه و کسانی که به نحوی در اطلاع رسانی این خطر فعال هستند مفید باشد. دراین کتاب بحث مستوفایی درباره خطر و چگونگی ادراک آن و راهها و کیفیات مواجهه رسانه ای با آن مورد بحث قرارگرفته است. همچنین توصیف کافی از تفاوت مخاطره و خطر و بحران نیز صورت گرفته است. آن چه لازم است همگان توجه داشته باشند این است که امروزه همه جوامع در شرایط مخاطره آمیزی قرار دارند. از یک طرف انبوهی از خطرهای بشر ساخته زندگی فردی و اجتماعی را تهدید می کند و از طرفی بلایا و مخاطرات طبیعی نیز هر از گاهی بود و نبود جامعه را در جلو چشم همگان قرار می دهد. ارتباطات خطر می تواند راه های سهلی را برای شناخت و مواجهه با مخاطرات و خطرات به ما نشان دهد.آن چه در زیر آمده مقدمه ویراست دوم است. شاید این تصور باشد که دنیای امروز بسیار امن تر از دنیای دیروز است. اما اگر در گذشته مردم تلفات ناگهانی و سنگینی در بیماریهای واگیر مانند طاعون و وبا داشتند یا در بلایای طبیعی جان و مال خود را از دست میدادند، امروز هرچند از برخی خطرات و مخاطرات طبیعی جسته؛ اما در چنبرۀ خطرات و مخاطرات خودساخته گرفتار شده است. دوره کُمون خطرهای تهدیدآميز به پایان خود نزدیک شده است. مخاطرات پنهان در حال آشكار شدن هستند؛ دیگر آسیب و تخریبِ طبیعت از حیث تأثیرات شیمیایی، فیزیکی یا زیستمحیطی، در خارج از تجربۀ شخصی ما اتفاق نمیاُفتد؛ درعوض، این تهدیدها بیشتر به چشم میآیند و به گوش میرسند و حس میشوند. جامعۀ دارای خطر بهسوی مدرنیتۀ جدید پیش میرود. البته، نحوۀ مدیریت خطر، تأثیری عمیق بر کیفیت زندگی ما دارد. همانطور که در سال 1992 اُلریش بِک[1][1] خاطرنشان کرد، در حال تکامل و تبدیل شدن به جامعهای هستیم که با سطوح شدید و روزافزون خطر روبه روست. پیشرفت فناوریها، روند بیسابقۀ جهانی شدن و تقاضای بیش ازحد برای انرژی ازجمله عواملی هستند که فعالیتهای بشر را پیچیدهتر کرده اند و درنتیجه، بی ثباتی و خطر افزایش یافته است. میتروف[2][2] و آناگنوس[3][3] (2001) معتقدند در طول قرن گذشته، 28 حادثۀ صنعتی بزرگ رخ داده و باعث مرگ بیش از 50 هزار نفر در دنیا شده است. آنها خاطرنشان میکنند که «نگران کننده ترین بخش این آمار، آن است که نیمی از این حوادث فاجعهبار در 50 سال گذشته رُخ داده است». آمارهای روزافزون مشابهی را میتوان در دیگر جنبههای زندگی ما پیدا کرد. رشد فناوری، افزایش خدمات و جمعیت به جای پیشبینیپذیرتر کردن زندگی، خطرهای آن را افزایش داده است. اگرچه سطوح خطر همچنان در حال پیچیدهتر و شدیدتر شدن است، مسئلۀ واقعی این است که آیا ما فضای کافی برای درک و تحلیل و استفاده از منشورهای خاصی داریم که از درون آن، هم دانشمندان/کارشناسان و هم عموم مردم بتوانند خطر را درک و مشاهده کنند. چه چیزی میتواند ما را قادر به درک خطری کند که با آن مواجه خواهیم شد؟ هیچ چیزی بهتر از اطلاعات کامل نیست. وقتی بر این پرسش تأکید میشود که چه خطری برای چه گروهی از مردم قابل قبول است؟ نتیجۀ مطالعۀ جامع در این باره این است که پذیرش و قبول و فرایند آن، امری سیاسی است. هر انتخابی به ارزشها و عقایدی وابسته است که به آن توجه می شود. بنابراین، هیچ عدد مشخصی وجود ندارد که خطرهای قابل قبول جامعه را روشن کند. ارزشها و عدم قطعیت دو بخش درهم تنیدۀ خطر قابل قبول هستند. درنتیجه باید گفت هیچ فرایند بی ارزشی[4][4] برای انتخاب و گزینش میان جایگزینهای خطر وجود ندارد. جستجو برای یافتن روشی عینی محکوم به شکست و موجب گمراهی محقق در ایجاد فرضیه پُر از سوگیری خواهد شد. هیچکس نمیتواند به تنهایی بیش از بخشی از خطرهای فراوان موجود را بشناسد. با عدم شناخت کامل و باوجود عدم توافق میان محققان و عامۀ جامعه، چگونه می توان در هر مجموعه ای از خطرها، نقطۀ صفر را معلوم کرد. چگونه با امکانات بی پایان مواجه شد و چگونه میتوان احتمالات و ضررهای خطر را محاسبه کرد؟
خطر باید به صورت مجموعۀ دانش دربارۀ آینده و رضایت از مطلوبترین چشم اندازها دیده شود. این شیوه ما را قادر می سازد تا به مسائل در بستر چشم انداز توجه کنیم. نگاه به آیندۀ خطرها، حاکی از عدم قطعیت همه چیز است. با گذشت زمان، درک بهتری از خطرها حاصل می شود. در میان همۀ نظریه پردازیها، معرفت عمومی این است که زندگی امروزه بسیار امن تر از گذشته است. تسهیلات جدید به طرق گوناگون خطرها را کاهش داده و شیوه های درمانی زندگی طولانی تری را برای همگان تضمین کرده است. بهداشت عمومی تهدید انواع بیماریها را کم کرده است و دولتها با وضع قوانین از سلامت مردم در برابر غذای فاسد، محصولات معیوب، فنون ساخت نادرست و تجویزهای خطرناک دارو محافظت می کنند. باوجود این که این امور با تغییرات خطرهای ایجادشده ای که پیشتر موردنظر نبود، سازگار می شود؛ اما دنیای امروز در مقایسه با گذشته، همزمان امن تر و درعین حال خطرناکتر میشود و جوامع در معرض خطرهای جدیدی قرارگرفته اند که آثار زیانبار آن درازمدت و بسیار خطرناک است. مانند آلودگی هوا، به هم خوردن تعادل میان زندگی و طبیعت و... . این خطرات برخلاف خطرات طبیعی ساختۀ دست بشر و ناشی از فعالیتهای اوست. به زعم محققان، اینگونه خطرها در جوامع زمانی شروع می شود که طبیعت به پایان رسیده است. همانطور که گیدنز میگوید: «این امر معطوف به زمانی است که نگرانی ما از آنچه طبیعت می تواند انجام دهد، به آنچه ما با طبیعت انجام داده ایم برمیگردد. همچنین این خطرها هنگامی شروع می شود که سنت در تمام حوزه های زندگی به پایان رسیده است؛ در آن صورت دیگر نمی توان از تعینات سنتی برای تعهدات و مسئولیتها استفاده کرد و از امکانات سنتی امنیت نمی توان بهرۀ چندانی برد». این کتاب در صدد رمزگشایی از انواع خطرها، چگونگی درک و دریافت مردم از آنهاست. همچنین در پی بیان نوع ارتباطات برای اعلام یا تحذیر مردم از خطرهای پیش رو و این که نحوۀ مدیریت آنها چگونه باید اجرا شود، است. کتاب در پنج فصل تنظیم شده است: فصل اول، به بیان کلیات و تعاریف عمومی و گاهی مقایسه میان مفاهیمی ازجمله خطر، مخاطره و بحران اختصاص یافته است. در فصل دوم، درک خطر و انواع نظریه های پیرامون آن به تفصیل بحث شده است. چیستی و معنی ارتباطات خطر، محتوای اصلی فصل سوم را به خود اختصاص داده است. در فصل چهارم، دربارة مخاطبان موردنظر در ارتباطات خطر بحث و بررسی شده است و فصل پایانی به توصیف و تبیین نحوۀ مدیریت ارتباطات خطر پرداخته است. امیدوارم این اثر مختصر که شاید اولین کار به زبان فارسی باشد، برای علاقه مندان به خصوص دانشجویان رشته های ارتباطات و مدیریت رسانه مفید باشد. از همکاران و دوستان عزیزی که در این کار به اینجانب کمک بسیار کردند، همواره سپاس و تشکر فراوان دارم، همچنین از پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات که از ویرایش دوم کتاب استقبال نمودند، کمال امتنان دارم.
حسن خجسته
بهمن 98