منوی اصلی سايت
گفتگو با مدیر رادیو ، دکتر حسن خجسته
او را يك <رفرميست> در سازمان صدا و سيما مي‌خوانند. پس از گذشت دو دهه فعاليت در راديو كه موجب سفيد شدن موهايش شده، هنوز به دنبال انجام اصلاحات در عرصه راديوست. شايد بتوان درخشان‌ترين حركت وي در دوران مديريتش بر عرصه راديو را گسترش شبكه‌هاي راديويي و افزايش آنها از دو شبكه به هشت شبكه دانست. از سوي ديگر وي مدت‌هاست كه به دنبال افزايش سطح كيفي راديو به عنوان يك رسانه ملي بوده و در اين راه نيز به موفقيت‌هاي چشمگيري دست پيدا كرده است.

 

  

دكتر حسن خجسته، پيرمرد اصلاح‌طلب راديوي جمهوري اسلامي ايران است كه سعي دارد تا با حفظ اصول و موازين به تغييرات مثبت در اين عرصه دست بزند.

در خلال سخنانش بارها از توجه شبكه‌هاي راديويي به مخاطب گفته و در اين ميان از شبكه راديويي <گفتگو> به عنوان دستاورد جديد و البته موفق راديو ياد مي‌كند.

اشارات مكرر وي به برنامه‌هاي مختلف راديويي نشان از آن دارد كه به عنوان يك مدير، بسياري از برنامه‌هاي راديويي را گوش داده و به صورت مستقيم به نقد آنان مي‌پردازد. اما جالب است كه در اتاق خود، دو تلويزيون بزرگ را گذاشته و از يكي، برنامه‌هاي داخل و از ديگري، برنامه‌هاي ماهواره را مدام پيگيري مي‌كند كه اين خود نشان از مهجور بودن راديو - حتي در اتاق مدير راديو - دارد. CNN به عنوان شبكه مورد علاقه وي، همواره پيگيري مي‌شود تا آخرين تحولات جهاني و همچنين تكنيك‌هاي ارائه شده از سوي اين شبكه مدنظر قرار گيرد.

به راديو اميد بسياري دارد و تمام تلاش خود را مبذول داشته تا در عصر ارتباطات و با وجود ده‌ها راه ارتباطي، راديو تاثيرگذاري خود را در سطح جامعه حفظ كند. آيا او در اين راه موفق خواهد شد؟

 آقاي دكتر، از كجا فعاليت‌هاي راديويي خود را آغاز كرديد؟

خجسته: من بيش از دو دهه است كه در راديو فعاليت دارم. از همان ابتدا نيز در اين عرصه فعاليت كرده‌ام و قدم به قدم بالا آمده‌ام. ابتدا سردبير يكي از برنامه‌هاي راديو شدم، بعد مدير گروه، سپس مدير شبكه و اينك نيز در اين بخش مشغول به فعاليت هستم.

راديو از ابتداي فعاليت خود، چه مسيري را در كشورمان طي كرده است؟

خجسته: وقتي در سال 1319 راديو به ايران آمد، تا سال‌هاي سال تنها رسانه دولتي بود. در آن زمان راديو به عنوان تنها تفريح در كنار كسب اطلاعات، اخبار و... براي مردم كشورمان مطرح بود؛ تا جايي كه بسياري با راديو زندگي مي‌كردند. تا حوالي سال‌هاي 65 و 66، راديو به عنوان رسانه بلامنازع در كشورمان وجود داشت و به فعاليت خود ادامه مي‌داد. اما از سال‌هاي 67 به بعد، رسانه‌هاي ديگري در اين عرصه مطرح شدند كه اين خود باعث كاهش مخاطبان راديو شد.

 من يادم مي‌آيد در آن زمان حتي برنامه‌هاي پرمخاطبي مثل برنامه خانواده كه آقاي شجاعي‌مهر در آن فعاليت مي‌كرد نيز با افت چشمگيري از نظر تعداد مخاطبان مواجه شد. البته اين مسئله دلايل مختلفي داشت اما بي‌ترديد مي‌توان گفت مهم‌ترين دليل آن، ورود رسانه‌هاي رقيب بود؛ رسانه‌هايي همچون كاست، ويديو و بسياري از برنامه‌هاي تلويزيون. از سال 72 راديو به تدريج يك استراتژي مشخصي را براي خود تعريف كرد كه شامل يك پروسه كمي در سطح شبكه‌هاي سازمان بود.

تاسيس شبكه‌هاي تخصصي مثل جوان، فرهنگ، معارف، قرآن، ورزش و چندين شبكه ديگر، از جمله اين شبكه‌هاست. تا جايي كه در حال حاضر اگر ما راديو كرج را هم محاسبه كنيم، مي‌توانيم بگوييم تنها در تهران، دوازده شبكه فعال وجود دارد كه آخرين آن <راديو گفتگو> است. اين راديو در آخرين جشنواره راديو، راه‌اندازي شد و روزانه شش ساعت برنامه دارد. ما سعي كرديم تا در اين پروسه هم توسعه داشته باشيم و هم تنوع‌مان را حفظ كنيم.

ما در دوره‌اي اصرار بر افزايش كميت در برنامه‌هاي راديو داشتيم؛ تا جايي كه رييس وقت صدا و سيما (لاريجاني) بر اين توسعه كمي اصرار مي‌كرد. در اين ميان آيا تلاشي بر توسعه كيفي نيز صورت گرفت؟

خجسته: شما وقتي چيزي نداشته باشيد، نمي‌توانيد كيفي‌سازي كنيد. اول بايد به وجود آورد و سپس اقدام به كيفي‌سازي كرد. به طور مثال شما اول يك غزل را مي‌سراييد و سپس شروع به چكش كاري در آن مي‌كنيد. آقاي لاريجاني كار توسعه كمي را انجام داد اما ما در آن زمان ارتقاي كيفي را هم داشتيم. من بايد بگويم در آن زمان، راديو هيچ مدلي براي ارزشيابي نداشت و ملاك و معيار خاصي مطرح نبود اما از سال 73 به موازات توسعه كمي، بحث توسعه كيفي نيز مطرح شد. توسعه كيفي حركت در عمق بود. تبديل كميات به كيفيات كار ساده‌اي نيست. در حال حاضر ما يك كميته ارزيابي داريم كه وظيفه آن، پيدا كردن تناسب ميان عوامل است.

 هر شبكه براي خودش كميته نظارت دارد كه كارشناسان در آن به بررسي و تحليل مسائل آن شبكه مي‌پردازند. امسال ما در هفتمين دوره جشنواره بين‌المللي راديو، بيش از صد برنامه از ساير كشورها داشتيم. تمامي اين‌ها نشان مي‌دهد كه در سطح كيفي نيز توسعه پيدا كرده‌ايم؛ تا جايي كه وقتي از ساير كشورها مي‌آيند و برنامه‌هايمان را نگاه مي‌كنند، مي‌گويند كه كار ما بسيار علمي و تخصصي شده است.

 نظرتان پيرامون مركز <تحقيقات و توسعه> چيست؟ آيا اين مركز حتي از نظر نام و عنوان خود مشكل ندارد؟

خجسته: البته اسم اين مركز <پژوهش و توسعه است.> بايد بگويم ما وقت زيادي را گذاشتيم تا حوزه نظري و تئوري راديو را بارور كنيم. براي مثال، شش سال پيش وقتي مي‌خواستيم برنامه‌هاي راديو را به صورت مدون بنويسيم، چيزي در دست نداشتيم اما الان حداقل سي كتاب در اين زمينه وجود دارد كه بخشي از آن ترجمه بوده و بخشي ديگر نيز تاليفات بچه‌هاي راديو است. ما ماهنامه راديو را منتشر مي‌كنيم كه به صورت تخصصي فعاليت كرده و حاوي مقالات علمي بسياري است.

 در حال حاضر شبكه‌هاي راديويي در سه حوزه مشغول به فعاليت هستند. برخي همچون شبكه جوان مخاطب محور هستند. بعضي از آنها همچون شبكه فرهنگ، محتوا محور و برخي همچون شبكه پيام، ساختار محور. چرا خط ثابتي درفعاليت اين راديوها وجود ندارد؟
 
خجسته: به طور حتم نياز و ضرورتي در اين قضيه وجود داشته است. البته اين تعاريف در معناي حقيقي‌اش همه يكي است. شما در سيستم كار بايد به دنبال مصلحت باشيد. منظورم از مصلحت، نيازسنجي عموم مردم و خانواده‌هاست؛ همچون پدري كه به دنبال مصلحت فرزندانش است. از سوي ديگر، يك ديدگاه هم وجود دارد كه به نياز مخاطب بر مي‌گردد. شما نمي‌توانيد هيچ يك از اين دو نوع نگاه را رد كنيد. در راديو هم چنين نگاهي وجود دارد. ما از يك سو به دنبال اين هستيم كه ببينيم چه چيزهايي به مصلحت مردم است و از سوي ديگر به دنبال نيازهاي واقعي مردم هستيم.

اين دو مسئله ممكن است در مواردي با يكديگر تناقض پيدا كند. ما بايد بتوانيم بين نياز و مصلحت تعادل قائل شويم كه به عقيده من تاكنون در اين زمينه موفق بوده‌ايم. براي مثال شبكه فرهنگ بيشتر به مصلحت مخاطب توجه مي‌كند اما شبكه جوان بيشتر به دنبال پاسخگويي به نياز مخاطب است.

 ما در راديو فرهنگ، هر نوع موسيقي را پخش نمي‌كنيم اما ممكن است براي شبكه جوان آنها را پخش كنيم. ما ممكن است براي شبكه گفتگو مناظره داشته باشيم اما در شبكه جوان چنين قضيه‌اي وجود نداشته باشد. اين‌ها همگي به آن دو مقوله بر مي‌گردد.

آيا فكر نمي‌‌كنيد در برخي از شبكه‌ها، بيش از حد بر اساس مصلحت عمل شده است؟ براي مثال مي‌‌توان چنين وضعيتي را در مورد راديو معارف مشاهده كرد.

خجسته: اتفاقا راديو معارف از آن شبكه‌هايي است كه به نياز مخاطب رسيدگي مي‌‌كند. اما به صورت كلي راديو معارف براي عموم پخش نمي‌‌شود بلكه مخاطب خاص دارد مثل راديو قرآن. به همين دليل ما در راديو معارف بحث‌هايي از سطح عالي تا سطح عادي داريم. اين شبكه اتفاقا براي پاسخ به سوالات شرعي و بحث‌هاي تفسيري قرآن و دين، مخاطب‌سنجي مي‌‌كند.

اين نكته را هم بايد مد نظر داشته باشيم كه هر دقيقه نمي‌‌توان به تعادل مصلحت و نياز فكر كرد. در حال حاضر ما دوازده شبكه داريم اما هنوز هم نمي‌‌توانيم بگوييم كه به تمامي نيازها پاسخ داده‌ايم.

 يكي از انتقاداتي كه همواره به سازمان صدا و سيما وارد بوده، فربه شدن بيش از حد اين سازمان از نظر نيروي انساني است؛ تا جايي كه بسياري از انرژي مسئولان تنها صرف نيروهاي سازمان مي‌‌شود.

خجسته: اتفاقا ما در اينجا نيروي رسمي كمي داريم. اما تعداد زيادي از نيروها هستند كه با ما همكاري داشته و در مورد برنامه‌ها به ما كمك مي‌‌كنند.

 ولي اين تعداد نيرو در مقايسه با نيروهاي شبكه BBC قابل مقايسه نيست.

خجسته: شما در مورد BBC و كشوري همچون انگلستان صحبت مي‌‌كنيد كه رشد جمعيت در آن منفي است اما ايران از جمله كشورهايي است كه رشد مثبت و بالايي دارد. اين نيروها نيازهاي زيادي دارند. بنابراين در اين سيستم نمي‌‌توان روشي را پياده كرد كه با نيروهاي كم، فعاليت داشت؛ چرا كه جامعه جوان بوده و اين نيروي جوان نياز به بازار كار دارد. طبيعي است در چنين فضايي همه به دنبال پذيرش نيرو باشند تا در نهايت با انفجار نيروهاي جوان بدون كار مواجه نباشيم.

البته BBC هم اينطور نيست. من دو سال پيش جايي خواندم كه بخش كاري و اداري BBC آنقدر سنگين شده كه مي‌‌خواهد عده زيادي را باز خريد كند . بنده خودم سفري داشتم به NSK ژاپن و ديدم كه چقدر اين رسانه شلوغ است؛ با يك سيستم دولتي با تعداد بسياري كارمند. بايد گفت از آنجا كه ما كشوري در حال توسعه هستيم، بايد به بهترين نحو ممكن از نيروهايمان استفاده كنيم. الان اين بحث مطرح است كه راديو كاملا ديجيتالي شود ولي من مطمئن هستم كه هيچگاه چنين اتفاقي نخواهد افتاد؛ چرا كه بسياري از نيروهاي موجود در راديو بيكار خواهند شد.

 آيا به رجحان رابطه بر ضابطه در سازمان صدا و سيما اعتقاد داريد؟

خجسته: اين مسئله تنها مخصوص صدا و سيما نيست بلكه در مجله شما هم چنين چيزي وجود دارد. ما جامعه اي مبتني بر نظام خويشاوندي هستيم. در اين جامعه اگر شما شغلي داشته باشيد و يكي از اقوامتان بخواهد تا در آن مركز فعاليت كند نمي‌‌توانيد چنين درخواستي را رد كنيد. اين رابطه، رابطه بازي به معناي معمول نيست. من وقتي دبيرستان مي‌‌رفتم، مد شده بود كه كارت پستال براي ديگران مي‌‌فرستادند. من هم به مناسبت سال نو چند كارت پستال گرفته و براي خاله و دايي فرستادم، اما جالب بود كه خودم زودتر از كارت پستال به ديدن آنها رفتم. در چنين جامعه‌اي كه سبك آن بر پايه خويشاوندي است، چنين كارهايي معنا ندارد و مختص جوامع غربي است كه سال‌هاي سال يكديگر را نمي‌ بينند و چنين كاري مي‌‌تواند خيلي زيبا هم باشد؛ چرا كه رابطه خويشاوندي در آن بسيار محدود است.

اما ما در ايران قادر به پياده كردن چنين سيستمي نيستيم. در كشورمان مفهومي به نام <صله رحم> را داريم كه واجب است و بر اساس آن تصميم گيري مي‌‌شود. مي‌‌خواهم بگويم ادبياتي كه در ايران وجود دارد، ادبيات خوبي نيست.

 نقطه ايده‌آل راديو چيست؟ شما از وضعيت فعلي‌تان قصد رسيدن به چه وضعيتي را داريد؟

خجسته: ما دو استراتژي اساسي براي خودمان تعريف كرده‌ايم؛ يكي از آنها حفظ مخاطب قبلي و كسب مخاطب جديد است و ديگري به روز كردن مخاطب. به همين دليل نيز شروع به خانه تكاني در شبكه‌ها كرده‌ايم و تغييرات زيادي را در آن انجام داده‌ايم اين تغييرات ممكن است مبتني بر حذف نيروها، جابه‌جايي نيروها از شبكه‌اي به شبكه‌ ديگر يا ديگر برنامه‌هاي موجود باشد.

 آقاي خجسته، شما جامعه‌شناسي خوانده‌ايد. تيپ ايده‌آل شما از راديوي جمهوري اسلامي چيست؟

خجسته: حفظ مخاطب و افزايش آن. اينكه دايره‌ انتظارات و خواسته‌هاي مخاطب چيست تا آن را برآورده كنيم.

در بحث فرهنگ‌سازي مخاطب، آيا به اين مسئله اعتقاد داريد كه صدا و سيما بسيار <رو> عمل كرده و قدرت تاثير گذاري به صورت غير مستقيم و ريشه‌اي را ندارد؟

خجسته: ببينيد مهمترين مشكل راديو و تلويزيون وسعت مخاطب آنهاست . مطبوعات قادر به گزينش و ارائه مطالب به صورت دلخواه خود هستند اما راديو و تلويزيون داراي يك پهنه وسيعي هستند كه امكان چنين گزينشي را از آنها ربوده است. در حال حاضر مخاطب راديو و تلويزيون از يك كودك سه ساله تا پيرمرد هشتاد ساله با تحصيلات عالي را شامل مي‌‌شود.

 از طرف ديگر من مي‌‌خواهم ببينم چه كسي گفته است تبليغات مستقيم بد است. گاهي اوقات تبليغ مستقيم نياز است و گاهي تبليغات غير مستقيم. مثلا وقتي بوش كنفرانس انتخاباتي دارد، كودكي را بغل كرده و به مدرسه مي‌‌رود. اينها همگي تبليغ مستقيم است. اينكه بگوييم تبليغ مستقيم بد است، غلط است اما مي‌‌توان تحليل كرد كه در اين جا كار مستقيم خوب است يا نه؟ جواب مي‌‌دهد يا خير؟ براي مثال در مورد بستن كمربند ايمني مي‌‌بينيم كه در فيلم‌هاي اروپايي يا آمريكايي، وقتي فرد وارد ماشين مي‌‌شود، كمربندش را مي‌‌بندد. اين تبليغ غيرمستقيم است. اما گاهي اوقات بايد مستقيم اين كار را انجام داد.

 در حال حاضر شتاب و جذابيت به عنوان رمز موفقيت برنامه هاي راديو فردا يا بخش فارسي BBC مطرح است. چرا در راديوي كشورمان اين سيستم پياده نمي‌‌شود؟

خجسته: اگر منظورتان خبر است كه ماجراي آن كاملا متفاوت است؛ چرا كه در آنجا صرفا مسائل سياسي مطرح مي‌‌شود. شيوه BBC بسيار جالب و آموزنده است. براي مثال يك دادگاه درست مي‌‌كند تا ايران را محكوم كند اما در اين ماجرا مردم دقت نمي‌‌كنند كه BBC، دادستان، متهم، منشي و همه بخش‌هاي دادگاه را خودش درست كرده و به اين برنامه آورده است. بنابراين اينچنين مي‌‌شود كه برنامه BBC موفق از كار در مي‌‌آيد و تاثير گذار. براي مثال خانم<بي‌‌نظير بوتو> كانديداي اول در انتخابات پاكستان بود و درمقايسه با ديگر رقبايش احتمال پيروزي بيشتري داشت اما چون با قدرت نظاميان در پاكستان مخالف بود، به مذاق BBC خوش نيامد. به همين دليل BBC سه شب متوالي در مورد مفاسد ايشان و خانواده‌شان در راديو صحبت كرد. البته از رقباي ايشان هم قدري مي‌‌گفت اما تاكيد اصلي‌اش بر روي <بي‌نظير بوتو> بود. اين شد كه خانم بوتو در انتخابات پاكستان راي نياورد. وي پس از انتخابات در مصاحبه اي گفت كه BBC راي مرا دزديد. در اينجا BBC تنها حقيقت را بيان كرد اما بسيار بزرگ‌تر از آنچه در واقعيت وجود دارد.

 BBC دروغ نگفت اما تنها عيب بوتو را بيان كرده و در قبال ديگر رقبا، موضع سكوت را اتخاذ كرد. درهمين انتخابات رياست جمهوري، بنده برنامه‌هاي شبكه‌هاي فردا، BBC، راديو آمريكا و چند راديوي فارسي زبان ديگر را ديده و مستقيم بررسي كردم.

 نزديك به 89 درصد از اخبار و تحليل‌هايشان ضد انتخابات ايران بود. البته مي‌‌توان گفت يكي از دلايل موفقيت اين راديوها، بحث موسيقي آنها باشد وگرنه از نظر خبر بيشتر سياست مطرح است تا خبررساني. براي مثال راديو آزادي زماني براي مقابله با كمونيست‌ها، هم پايگاه و هم ايدئولوژي آنها را مورد حمله قرار مي‌‌داد اما آنها نمي‌‌توانند در ايران به ايدئولوژي اسلام توهين كنند. ممكن است به حسن و حسين ناسزا بگويند اما نمي‌‌توانند به اصل توهين كنند.

 بايد بگويم در حال حاضر راديو فردا از مدل راديو پيام استفاده كرده است كه مدل موفقي بود اما يك مقدار بازتر و بيشتر. BBC هم تكنيك‌هاي خاص خودش را دارد. يادم هست سال 67 و در زمان جنگ راديو اعلام كرد كه گندم ايران به خودكفايي رسيده است.

 BBC هم اين خبر را بيان كرد اما در قالب ديگري. خبري طرح كرد كه ارزش خبري‌اش به صورت كامل از بين برود. BBC گفت: <بنا بر ادعاي يك راديوي دولتي در ايران، گندم ايران خودكفا شد> اگر دقت كنيد، مي‌‌بينيد كه كلمات به كار رفته داراي بار منفي است. اينكه گفته مي‌‌شود <يك راديوي دولتي> براي اين است كه از اعتبار خبر بكاهد. راديوي ما هم در اين سال‌ها پيشرفت زيادي داشته است. آنقدر بعضي شبكه‌ها به صورت حرفه‌اي برنامه توليد مي‌كنند كه انسان لذت مي‌‌برد. شما بايد پاي شبكه قرآن بنشينيد تا واقعا متوجه مي‌‌شويد كه در چه سطحي برنامه توليد مي‌‌شود. بچه‌هاي ما در راديو واقعا كار كرده‌اند.

 آيا در مقايسه با شبكه‌اي همچون BBC به كمبود نيروهاي آكادميك و تحصيلكرده در راديو اعتقاد داريد؟

خجسته: بله اما بايد توجه داشت BBC در روز تنها دوساعت برنامه براي فارسي زبانان دارد . به بنده هم اگر دو ساعت برنامه بدهند، من عالي كار مي‌‌كنم. در صورتي كه ما 24 ساعت برنامه توليد مي‌‌كنيم.

 تا چه حد به تحولات صورت گرفته در راديو خوش‌بين هستيد؟

خجسته: هر وقت راديوي جديدي آمده، طرح‌هاي جديد و جالبي نيز با خود به همراه داشته است. آخرين آن هم راديو گفتگو است. در واقع مي‌‌توان گفت راديو گفتگو تجميع كيفي سازي بعضي از شبكههاست. سياست راديو اين است كه هر چند وقت يك بار خانه تكاني انجام دهد؛ يعني اين تحولاتي كه گفتم همان سياست خانه‌تكاني است كه دائما در فواصل مشخص صورت مي‌‌گيرد تا كيفيت بالا برود. راديو به خودش اجازه نداده است كه هميشه يك مسير تخت را طي كند. ما سعي كرده‌ايم برنامه‌هاي خوبي داشته باشيم. حالا چقدر موفق بوده‌ايم، بحث ديگري است اما راديو طي سال‌هاي اخير هيچ‌گاه احساس خمودگي و كسلي نكرده است.

در مورد راديو گفتگو آيا مي‌‌توان شاهد مناظره‌هاي آزادي همچون تلويزيون بود؟ براي مثال آيا مي‌‌توان شاهد مناظره افرادي همچون تاجيك و بادامچيان در كنار يكديگر بود؟

خجسته: بله، قطعا اين‌چنين است. اصلا چيزي كه شما مي‌‌گوييد، يك    امر معمولي است. ما گفته‌ايم در چارچوب قانون اساسي، هر كس مي‌‌خواهد بيايد و حرفش را بزند. در اين راستا ما هيچ محدوديتي را قائل نشده‌ايم. الان بحث‌هاي موجود در راديو گفتگو اين‌گونه است. حالا آقايان تاجيك و بادامچيان از يك مكتب هستند و تنها تفاوت در رويكرد آنهاست اما ما كساني را در راديو گفتگو داريم كه نظرات متضادي را بيان مي‌‌كنند. به طور مثال در حوزه فمينيستي رويكردهاي بسيار متناقضي را در اين راديو جمع كرده‌ايم كه از اصل و ريشه با يكديگر در تناقض هستند.

 آيا بسياري از شبكه‌هاي راديويي، برنامه‌هاي ديگر شبكه را هم‌پوشاني نمي‌‌كنند؟ به طور مثال راديوي جوان و راديوي ورزش؟

خجسته: اصلا شما در عالم دو نفر را پيدا نمي‌‌كنيد كه با يكديگر هم‌پوشاني نداشته باشند. شبكه جوان مخاطب جوان دارد و به همين دليل نيز گاهي برنامه ورزشي پخش مي‌‌كند. اين طور بايد بگويم كه شبكه جوان يك فروشگاهي است كه براي جوان، مقتضياتش را عرضه مي‌‌كند اما شبكه فرهنگ اين كار را انجام نمي‌‌دهد؛ چرا كه شبكه‌اي است با هدفي تخصصي. شبكه قرآن يا معارف هم همين طور. اين‌ها خيلي با يكديگر فرق دارند.

 چرا راديو ورزش با اين همه برنامه، هيچ‌گاه مثل برنامه نود برد نداشته است؟

خجسته: اين مسئله به جنس تاثيرگذاري بر مخاطب برمي‌گردد. تلويزيون تاثيرش سيلابي است اما راديو تاثيرش تدريجي است. راديو ورزش، راديويي است كه خيلي از صاحبان ورزش آن را گوش مي‌‌كنند. ما نبايد تاثير راديو را با تلويزيون يكي بگيريم. تلويزيون مثل سيل تاثير مي‌‌گذارد و مي‌‌رود.

 شما خودتان زماني كه شب‌هاي برره‌ پخش مي‌‌شد، چقدر از واژه‌هاي آنها استفاده مي‌‌كرديد اما آيا الان واژه‌هاي آنها را استفاده مي‌‌كنيد؟ راديو جنس برنامه‌هايش در مقايسه با تلويزيون متفاوت است و به مرور تاثير خود را مي‌‌گذارد.

 در مورد موسيقي در صدا و سيما، آيا به تفكيك مشخصي پيرامون موسيقي و غنا رسيده‌ايد؟

خجسته: ببينيد مبناي كاري ما در صدا و سيما، فتواي امام است. آن بخش كه طبق نظر امام، غناست، كنار گذاشته مي‌‌شود و بقيه، مانعي براي پخش ندارد. در حال حاضر كارشناساني در رسانه‌مان هستند كه نظر مي‌‌دهند فلان ساز و آهنگ مطرب است. از اين گذشته ساير موسيقي‌ها هم ممكن است براي من مانعي نداشته باشد اما براي شما مشكل داشته باشد. اين مسئله تنها به خود شما برمي‌گردد. در اين بخش تنها اصول اوليه رعايت مي‌‌شود.

 چرا صدا و سيما از دولت احمدي‌نژاد انتقاد نمي‌‌كند؟ در حالي كه ما شاهد انتقادهاي سختي از سوي صدا و سيما نسبت به دولت خاتمي بوديم.

خجسته: نه اين‌گونه نيست. راديو در حال حاضر نيز منتقد سخت دولت است. به طور مثال الان بيش از دو سال است كه راديو سراسري يكي از برنامه‌هاي خود را به نقد دولت اختصاص داده و مسئولان بايد در آن پاسخ سوالات مردم را بدهند. اين برنامه هم در زمان آقاي خاتمي بسيار فعال بوده است و هم در دوران دولت فعلي. يا همين برنامه <روي خط جواني> كه سال‌هاست برنامه‌هاي سازنده‌اي در اين زمينه دارد. البته بخشي از اين مسائل به تصور مردم برمي‌گردد. راديو انتقاداتش از آقاي خاتمي در سال‌هاي سوم و چهارم مطرح شد. اين‌ها همه مربوط به رفتار سياسي است. راديو از گذشته كارهايش انجام مي‌‌شده و امروز هم اين فعاليت ادامه دارد.

 به عنوان مدير راديو جمهوري اسلامي، تا چه حد ميان نسل گذشته و نسل امروز براي انتقال دستاوردها فعاليت كرده‌ايد؟

خجسته: من احساس مي‌‌كنم نسل امروز كاملا با گذشته آشناست؛ گويي تجربه زيستن در آن دوران را دارد. الان نگاه جوانان ما به سال‌هاي دفاع مقدس به گونه‌اي است كه گويي خودشان در آن سال‌ها در جبهه‌ها حاضر بوده‌اند. الان وقتي يك جوان، شعر <محمد نبودي ببيني...> را مي‌‌شنود، بي‌‌اختيار ذهنش متوجه جنگ مي‌‌شود. اين‌ها همگي نشان مي‌‌دهد كه مبناي معرفتي بخش زيادي از اين نسل به خوبي شكل گرفته است.

 به عنوان آخرين سوال، نظرتان در مورد خصوصي‌سازي در رسانه چيست؟
 
خجسته: ببينيد رسانه بدون حمايت دولت معنا ندارد. شما خودتان اگر كاغذ و مركب، دولتي نباشد، نمي‌‌توانيد به اين راحتي و با اين مبلغ نشريه چاپ كنيد. شما فكر نكنيد كه رسانه‌هاي خصوصي جدا از دولت هستند. به نظر شما چرا شبكه <المنار> يا <سحر> از شبكه فرانسوي <هات ميل> حذف شدند. يا شبكه اسرائيل به اين راحتي عليه مسلمانان حرف مي‌‌زند.

 اين‌ها همگي نشان مي‌‌دهد كه بزرگ‌ترين شبكه‌هاي خصوصي نيز تحت حمايت مراكز دولتي و نهادهاي قدرت هستند. اگر راهي براي خصوصي‌سازي در رسانه وجود داشته باشد، اين كار خوبي است، وگرنه اصلا چنين چيزي امكان‌پذير نبوده و همه تحت حمايت صاحبان قدرت هستند.

 از اين كه وقت‌تان را به ما سپرديد، تشكر مي كنيم.

 

منبع: http://ksabz.net/mixedContents/?id=a0997297-c3cd-488b-be60-b46e17a7a29b

آدرس ايميل شما:  
آدرس ايميل دريافت کنندگان