|
|
سنت های ارتباطات
هفت سنت ارتباطات
از نظر کریگ، ارتباطات حوزه یِ فكری ای است كه به لحاظ تنوع عقايد غنی،اماّ فاقد انسجام و هيچ توافق جهانی بر سر نظريه یِ عمومیِ ارتباطات وجود ندارد. صدها نظريه یِ مختلف، مشتمل برجنبههایِ متفاوت ارتباطات (ماننداقناع،رسانه ها، ارتباطات ميان فرهنگی) با پيش فرضهایِ مُتضاد درباره ی ِارتباطات منتج به نظریه های متفاوت شده است.
هفت سنت ارتباطات رابرت ت. کریگ (Robert T. Craig) فیلسوف و نظریهپرداز ارتباطات آمریکایی دکترای ارتباطات از دانشگاه میشیگان. سال ۱۹۸۸ مؤسسه «تحقیقات در مورد زبان و تعامل اجتماعی» را تأسیس نمود. در 1999م مقاله ای تحت عنوان : «Communication Teory as a Field» نوشته واین مقوله را مفهوم پردازی کرده است. نظریه های ارتباطات به عنوان یک حوزه نظریه ارتباطات در طیف اندیشههایی که به حوزه اسمی آن تعلق دارند، فوقالعاده غنی است و نظریهورزی جدید درباره ارتباطات به تازگی رشد کرده است. هر چند نظر من این است که علیرغم ریشههای قدیمی و کثرت رو به تزاید نظریهها در رابطه با ارتباطات، نظریه ارتباطات به عنوان یک حوزه مطالعاتی مشخص هنوز وجود ندارد. به نظر میرسد به جای صحبت از یک حوزه نظری، عمدتاً باید در حیطههای جداگانه کار کنیم. کتب و مقالات در رابطه با نظریه ارتباطات به ندرت به سایر آثار درباره نظریه ارتباطات اشاره میکنند جز در چارچوب (میان)رشتهای محدود حوزههای خاص و مکاتب فکری. جز در این گروههای کوچک، نظریهپردازان ارتباطات ظاهراً درباره بسیاری از چیزها نه موافقند و نه مخالف. هیچ کانونی از نظریه کلی وجود ندارد که همه نظریهها به آن منسوب باشند. اهداف مشترکی وجود ندارد که آنها را به هم پیوند بزند و مسائل مورد مناقشه مشترکی وجود ندارد که آنها را از هم جدا کند. اکثراً آنها همدیگر را به راحتی نادیده میگیرند. دورههای دانشگاهی در نظریه ارتباطات به طور فزایندهای در تمامی سطوح ارئه میشود و کتب درسی بیشماری منتشر شده است. اما نگاه دقیقتری به محتوای آنها تنها بیشتر این را نشان میدهد که هر چند نظریههای ارتباطات بسیاری وجود دارد – در واقع به اندازهای که نظریههای بسیار متفاوتی در هر کدام از این دورهها تدریس شود- وفاقی بر نظریه ارتباطات به عنوان یک حوزه وجود ندارد. اندرسون (1996) محتوای هفت کتاب درسی نظریه ارتباطات را تحلیل کرده و 249 نظریه متمایز را مشخص کرده است که 195 مورد آنها تنها در یکی از این هفت کتاب آمده است. در واقع، تنها 22 درصد از نظریهها در بیش از یکی از این هفت کتاب آمده است و تنها 18 نظریه از 249 نظریه (7 درصد) در بیش از سه کتاب آمده است. اگر نظریه ارتباطات واقعاً یک حوزه است، به نظر میرسد دست کم بیش از نصف کتابهای درسی اولیه بر چیزی بیش از 7 درصد محتواهای اصلی حوزه توافق داشته باشند. این نتیجه که نظریه ارتباطات هنوز یک حوزه مطالعاتی منسجم نشده است اجتنابناپذیر به نظر میرسد. هر چند نظریه ارتباطات هنوز یک حوزه منسجم نیست اما باور دارم که ارتباطات میتواند و باید تبدیل به یک حوزه شود. به وجود آمدن این حوزه بسته به میزان درگیرشدن ما به عنوان نظریهپردازان ارتباطات با اهداف و سؤالاتی است که به لحاظ اجتماعی دارای اهمیت میباشند و نیز مباحثات و مناقشاتی که متأثر از سنتهای رشتهای، تخصصهای ماهوی، روششناسیها و مکاتب فکری مختلف که اکنون ما را از هم جدا میکند، میباشد. در این نوشتار استدلال میشود که تمام نظریههای ارتباطات به یک جهان عملی مشترک مرتبطند به نحوی که ارتباطات پیش از این اصطلاحی کاملاً معنادار بوده است. نظریه ارتباطات، در این دیدگاه، یک حوزه منسجم عمل فراگفتمانی است، حوزهای از گفتمان درباره گفتمان با تلویحاتی برای عمل ارتباطات. سنتهای مختلف نظریه ارتباطات هر کدام شیوههای متمایزی برای مفهوم پردازی و بحث درباره مسائل و عملهای ارتباطی ارائه میدهند. این شیوهها از باورهای معمولی خاصی درباره ارتباطات نشأت گرفته و باورهای دیگری را به چالش میکشند. در گفتگوی میان این سنتهاست که نظریه ارتباطات میتواند با گفتمان (یا فراگفتمان) عملی رو به رشد ارتباطات در جامعه تعامل کند (کریگ، 1989؛ کریگ و تریسی، 1995). تنوع در نظریه های ارتباطات از نظر کریگ، ارتباطات حوزه یِ فكری ای است كه به لحاظ تنوع عقايد غنی،اماّ فاقد انسجام و هيچ توافق جهانی بر سر نظريه یِ عمومیِ ارتباطات وجود ندارد. صدها نظريه یِ مختلف، مشتمل برجنبههایِ متفاوت ارتباطات (ماننداقناع،رسانه ها، ارتباطات ميان فرهنگی) با پيش فرضهایِ مُتضاد درباره ی ِارتباطات منتج به نظریه های متفاوت شده است. از نظر گریک علت اصلی این تنوع دیدگاه، سنت است. به نظر او نظريه ی ارتباطات، نه از طریق اجماعی فراگیر در مورد يك نظريه یِ بزرگ، بلکه با ارتقاء گفت و گو و مباحثه در سُنتهایِ متنوع نظريه ی ارتباطات، به نوعی از انسجام فكری می رسد. JJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJ هفت سنت ارتباطات به نظر کریگ، هفت سُنت مهم به حوزه كنوني نظريه ی ِارتباطات كمك كرده اند ،که برپایه موارد ذیل شرح داده می شود. 1- تاريخچه 2- هرکدام از سنتها، چه تعریفی از ارتباطات دارند؟ 3- مسئله ارتباطات و کنش در هر سنت چيست؟ 4- چه باوري در ميان عامه مردم، اين نظريه را باورپذير و قانع کننده ميکند؟ 5- چگونه نظریه می تواند ديگر نظريهها را به چالش بکشاند و خود را متمايز سازد؟ سنت های هفتگانه ارتباطات 1- سنت سخنوری 2- سنت نشانه شناسی اجتماعی-روانشناختی 3- سنت پدیدارشناختی سایبرنتیک 4- سنت اجتماعی-فرهنگی 5- سنت انتقادی 6- سنت 7-سنت JJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJ 1-سنت سخن وری (بلاغت) RHETORIC TRADITION 1- قديمیترين و با اهمیت ترین سُنتِ ارتباطات است.JJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJ 2- از رسوم و رویه هایِ سخن وری و مُباحثه در يونانِ باستان گسترش یافتهJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJ 3- اولين بار در نوشتههایِ سوفسطاييان، افلاطون و ارسطو به شكل نظريه درآمدJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJ 4- مفهوم بَلاغت : هُنر عملیِ گُفتمان است.JJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJj 5- هدف : اقناع مخاطب است و نه کشف حقیقت و رسیدن به یقینJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJj 6- برخي از افرادبه صورتی هُنرمندانه تر قابليتهای ارتباطیِ بهتری از بقيه دارندJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJj 7- هُنر ارتباطات را میتوان با مُمارست و انتقاد بر مبنایِ اصول نظام مند پرورش دادJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJJj ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سنت سخنوری یا گفتار در این سنت تعریف ارتباطات عبارت است: ارتباطات هنر عملی گفتمان است. “communication as the practical art of discourse” یعنی عملی كه به مهارت و قضاوت خوب در تصميم گيری در مورد آنچه در موقعیت هایِ چالشبرانگيز گفته ميشود احتياج دارد. چشم انداز سنت سخنوری چیست؟ چشم انداز این سنت اول درپی آن است که چگونه مساله مورد نظر به بهترین نحو ارائه شود؟ دیگر توجه به قدرت بلاغی دارد، یعنی شيوههايی كه در آن ارتباطات هُنرمندانه در زندگی برجسته می شود. سه ابزار بلاغت 1- اتوس : شخصیت ، وجاهت و علم سخنران 2- پاتوس : وجوه احساسی و شگردهای سخنرانی 3- لوگوس: ارائه برهان و استدلال ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سنت نشانه شناسی علم مطالعه نشانه ها(هرچیزی که میتواند برچیزی دلالت کند) قرن 17 – جان لاک : پیوست نمودن ایده های روشن به واژه ها قرن 19 – چارلز پیرس : مدل سه گانه نشانه/مصداق/تفسیر کننده کارکرد های شناختی نشانه وانواع :شمایل (ICON)/نمایه(INDEX) / نماد(SYMBOL) قرن 20- دوسوسور : نشانه ترکیبی از دال و مدلول، دال(کلمه یا تصویر)/ مدلول(مفهوم یاصورت ذهنی چیزی). تعریف ارتباطات در سنت نشانه شناسی “communication as the mediation by signs” ارتباطات عبارت است از وساطت بین اذهانی از طریق نشانه ها ارتباطات فراگردی كه متكي بر نظام نشانههاست (زبان و تمامی انواع رمزگان غیرکلامی) تا معنا را در بيان خلاءهايی كه ميان ديدگاههای ذهنی وجود دارد به اشتراک بگذارد. وجود مسائل ارتباطی مثل سو تفاهم ، تفاوت نا آگاهانه در معنا ناشی از تفاوت معنای نشانه هاست. از ضروریات این سنت داشتن سواد رمزگشایی برای فهم نشانه ها است. تفاوت دو سنت سخنوری با نشانه شناسی 1- هدف سخن وری اقناع اما در نشانه شناسی اشتراک معنا اهمیت دارد 2- در نشانه شناسی سواد رمز گشایی اهمیت دارد اما در سخنوری این طور نیست 3-در نشانه شناسی ، انسان (من اندیشنده)نفی می شود وتفاوت ها برپایه ساختارها تفسیر می شود (فرهنگ) اما در سخن وری اساس ارتباطات ،انسان است 4-نشانه ها براساس زمینه های مختلف تفاسیر مختلفی دارد اما در سخن وری شنوندگان تفاسیر متعددی ندارند 5-نظریه نشانه شناسی برعکس سخن وری متمرکز بر مسائل معناست تا مسائل آنچه گفته شده ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سنت پدیدار شناسی هوسرل و هایدگر ازشخصیت های مهم و بنیانگذاران این سنت هستند و هگل ، بوبر، گادامر، لویناس وراجرز و .. به گسترش آن کمک کرده اند. این سنت با تفکیک آگاهی باواسطه و بیواسطه از یکدیگر، آگاهی انسان را از پدیدارهای ذهنی که بدون واسطه در ذهن ظاهر میشوند و ممکن است حتی عینیتی هم نداشته باشند، مورد مطالعه قرار می دهد. اگرچه پدیدارشناسی یک اصطلاح فلسفی است اما در اساس اشاره به تحلیل آگاهانه زندگی روزانه یک فرد از منظر کسی دارد که صاحب آن زندگی است. از منظرپدیدارشناسان روایت های یک فرد از خودش نه تنها اهمیت دارد که از اعتبار بیشتری برخوردار است. هیچ کس نمی تواند فهم مشابه ی در خصوص یک مسأله با من داشته باشد. تعریف ارتباطات در سنت پدیدارشناسی “communication is the experience of otherness” ارتباطات به مثابه تجربه دیگری است یعنی تجربه خود ودیگری در گفت وگو معنا می شود. تفاوت و تشابه با دیگر سنت ها همانند نشانه شناسی، در خلاء میان دیدگاههای ذهنی روی میدهد و کسی نمیتواند آگاهی دیگری را مستقیم تجربه کند. در مقابل تمركز حوزه ی سخنوری و بلاغت بر راهبردهای ارتباطی و تمركز نشانهشناسانه ارتباطات بر نشانه ها و معانی است اما نظريه یِ پدیدارشناسی بر نياز افراد بر روی نشان دادنِ به يكديگر تأكيد دارد، و خود و ديگری را در گفت و گويی ناب تجربه میكند. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سنت سایبرنتیک از نظریههای اواسط قرن بيستم است. نوربرت وینر اصطلاح سایبرنتیک را برای تشریح هوش مصنوعی وضع کرد. تمامی نظامهایِ پیچيده، از جمله رایانه ها، و وسايلِ الكترونيكی ، مولكول های DNA، گياهان و جانوران، مغز و سيستم عصبیِ انسان، گروهها و سازمان هایِ اجتماعی، و كل جامعه "اطلاعات" را پردازش ميكنند و ذخیره ، انتقال ، بازخورد اطلاعات در هر نظام پیچیده وجود دارد. تعریف ارتباطات در سنت سایبرنتیک communication as information processing ارتباطات به مثابه پردازش اطلاعات است. ایده ارتباطات به عنوان فراگرد اطلاعاتی از کلود شنن (دانشمند کمپانی تلفن بل) می باشد. هدف او ایجاد حداکثر ظرفیت خطوط و حداقل اعوجاج بود و تمایلی به معنا در پیام و تأثیر آن بر شنونده نداشت . هدف نظریه اطلاعاتی نیز به حداکثر رساندن میزان انتقال اطلاعات در سیستم است لذا هرمقدار امکان پیش بینی پیام کمتر باشد اطلاعات بیشتری انتقال می یابد و هر چه نویز بیشتر، ظرفیت کانال انتقال اطلاعات کمتر خواهد شد Channel Capacity= Information + Noise تفاوت با دیگر سنت های ارتباطات برخلاف سنت روانشناختی و سخن وری ، با افراد سر وکار ندارد ویک سیستم خود تحلیل گر وپایشگر است مانند موتور جستجوگر گوگل، توجه این سنت ارتباطی به بازخورد و هدف است. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سنت ارتباطی اجتماعی- فرهنگی SOCIO- CULTURAL TRADITION این سنت ریشه در اندیشه جامعه شناختی و انسان شناختی دارد. پیشگامان این سنت ادوارد ساپیر و بنیامین لی هستند و چارلز هورتون كولی و جورج هربرت ميد ؛ جامعه شناسان امريكايیِ تا حد زيادی به اين سُنت كمك كردند. این سنت مبتنی بر صحبت های مردم است، زیرا آن ها سازندگان و بازتولیدکنندگان فرهنگ هستند. هدف این سنت رفع تضاد و کاهش بینظمی در جامعه است. در خیلی از پدیدههای اجتماعی، پیامی منتقل نمیشود بلکه حقیقتی آشکار میشود و نظمی صورت میگیرد مانند آیینهای عزاداری در محرم، مراسم پیاده روی اربعین و یا مراسم حج. گافمن ونظریه آیینی او مصداق آن است. تعریف ارتباطات در سنت اجتماعی- فرهنگی “communication as the (re)production of the social order” در سنت اجتماعی- فرهنگی، ارتباطات به منزله (باز)تولید نظم اجتماعی است. نظريه ی اجتماعی- فرهنگیِ، "ارتباطات" را به صورت فرایند تعاملی كه معانی مراسم، و ساختارهایِ اجتماعیِ مشترك را توليد و بازتوليد میكند به تصوير می کشد. در این سنت همواره تنش ميان رويكردهایِ خُرد(تعامل روزمره افراد) و كلان (ارتباطات جامعه ) وجود دارد و هر خانواده بايد معانی و الگوهایِ تعاملی اش را در درونِ بافت اجتماعیِ بزرگ تر بسازد. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سنت انتقادی ارتباطات CRITICAL TRADITION درچارچوب نقد قدرت همه چیز را معنا و تفیر می کند. کارل مارکس : ايدئولوژیهای حاکم مانند سرمایه داری بازتاب دهنده یِ علايق طبقات حاكم و حامیِ وضعيت اقتصادی جامعه است مکتب فرانکفورت : ماکس هورکهایمر، تئودور آدورنو و هربرت مارکوزه و تلاشهای ایدئولوژی سرمایه داری در مورد فرهنگ هابرماس : ساختارهای قدرت در جامعه با ناديده گرفتن نظام يافته یِ آوایِ گروههای كم قدرت تر با مُمانعت از تأمل گفتمانی، مانع برقراری ارتباط اصیل میشوند نظریه های انتقادی اخیر (مطالعات فرهنگی/ فمینیسم/پسااستعماری) با هدف ارتقای رهایی بخش وروشن گری با تقویت واستمرار سرکوب اجتماعی در جهان مدرن نیز همانند گذشته، ثروتمندان، نیازمندان را استثمارمیکنند. سه چالش جهان معاصر: 1- کنترل زبان برای حفظ قدرت نابرابر و انتقاد از هرگونه مقابله با کلام آزادی خواهانه 2- نقش رسانه های جمعی کاهش حساسیتها در جهت سرکوبی حرکت های اجتماعی 3- پیروی کورکورانة متکی بر روشهای علمی که نمی توان یافته های تجربی آنها را مورد انتقاد قرار داد / نمونه برداریها نه تنها نمی تواند ما را به حقیقت نزدیک کند که جز توهم و خیال نیست. تعریف ارتباطات در سنت انتقادی “communication as the discoursive reflection” "ارتباطات" به مثابه بازتاب گُفتمانی است. درگُفتمان ، پيش فرضهای ضمنی (ماننداين كه آيا مُطالبه به واقع درست است؛يا اين كه يك شیوه ی خاصِ سخن گُفتن مناسب است ) میتواند به گونه یی آزاد مورد پرسش و بحث قرار گيرد، آن قدر كه به درک دو جانبه ی اصیل دست يابيم. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــتتتتتتتتتتـــــ ملاحظات اخلاقی در ارتباطات با وجود به چالش کشیدن حقیقت بوسیله پست مدرنیستها اما انجمن ارتباطات ملی (NCA) این مسأله را به عنوان ایمان در اخلاق ارتباطات پذیرفته است. گریفین سه مسأله اصلی اخلاقی را در خصوص موضوعات این حوزه مطرح می کند: 1- ما از حقیقت، درستی، صداقت و خرد به عنوان ارکان وحدت و یکپارچگی درارتباطات حمایت می کنیم 2- ما نسبت به عواقب کوتاه مدت و طولانی مدت در ارتباطات خود مسئولیم و ازدیگران نیز چنین انتظاری داریم . 4- ما پیش از آن که بر پیامهای دیگران ارزشگذاری کنیم و به آنها جواب دهیم باید آنهارا با احترام فهم کنیم. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تغییر و تحول سنت های ارتباطات سُنتهایِ نظريه ی ارتباطات به طور دائم در حال تحول و تکامل اند. مزيتهایِ تفكر دربابِ نظريهها وسُنتهایِ فكری اين است كه میتوانيم به وضوح مشاهده كنيم، چه نظريه یِ جديدی به عناصر نظريههایِ قديمیتر كمك میكند ممكن است مبتنی بر راه و روش هایِ جديد ، سنت ها با هم تركيب شوند. سُنتِ عمل گرايی كه ارتباطات را به صورت اجتماعِ كثرت گرا تعريف میكند كه تمايل به نياز به همكاری تحت شرايط تنوع و وابستگیِ متقابل دارد. سُنتِ فمینيستی كه ارتباطات را به صورت پيوندی مُجسم با ديگران تعريف میكند كه معانی و هويتهایِ جنسيتی را درگير میسازد. سُنتهایِ آسيايی، آفريقايی و فرهنگهایِ ديگر كه سوگیریِ اروپامحورانه ی حوزه یِ کنونی را به چالش كشیده است. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سنت فمنیسم این سنت را می توان در زمره سنت انتقادی قرار داد. از نظر فمنیسم، ارتباطات به مثابه پیوندی مجسم با دیگران و معانی وهویت های جنسی است. این سنت شاخه ای از پژوهش میان رشته ای که جنسیت را به عنوان مقوله اصلی سامان بخش تجربه در نظر میگیرد. • سه سوال اصلی :چگونگی وضعیت زنان / چرا یی وضعیت /چه باید کرد • موج اول فمینیسم :حقوق قانونی وسیاسی زنان در برابر مردان موج دوم :اهمیت یافتن جنبه های شخصی ،روانی وجنسی زنان/ ظلم در تمام شئون حتی درخانواده پست فمینیسم و موج سوم:برابری جنسیتی کم وبیش محقق شده و زنان مدتهاست که قربانی مرد سالاری نیستند مفهوم کلیدی پدر سالاری یا مرد سالاری در فمینیسم به معنای نظامی از ساختارها که نابرابری را بین تجربه ها و مسولیت ها ،پایگاهها وفرصت های گروه اجتماعی به ویژه زنان مورد تاکید قرار میدهد. فمینیسم لیبرال :تاکید بر برابری حقوقی و سیاسی / برپایه فرد گرایی فمینیسم سوسیال : داشتن حقوق برابر زنان ومردان در گرو برخورداری از برابری اجتماعی است فمینیسم رادیکال : بجای ورود زنان به عرصه مردانه از زنانگی به عنوان ارزشی مثبت دفاع میکند. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سنت ارتباطات آفریقایی- آسیایی در این سنت، ارتباطات به مثابه چالش کشیدن سو گیری اروپا محور است. امپریالیسم مبتنی بر روابط فرادست صاحبان ثروت بر طبقه فرو دست و فاقد ثروت است. امپریالیسم فرهنگی :شیوه های برای انتقال برخی محصولات ، مد، سبک زندگی از کشورهای فرادست به فرودست است. از نظر هربرت شیلر، امپریالیسم را نوعی نفوذ فرهنگی می داند برای تحمیل ارزشها ،تصورات ، هنجارها ، سبک زندگی و.. بر مردم دیگر ملل. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چگونگی کنش در هر سنت ارتباطی 1- سنت سخن وری با کنش سخنرانی 2- سنت نشانه شناختی با کنش اشتراک معنا ازطریق نشانه ها 3- سنت پدیدار شناختی با کنش تجربه همدلانه با گفتگو 4- سنت سایبرنتیک با کنش پردازش اطلاعات 5- سنت اجتماعی روانشناختی با کنش تاثیر گذاری برهمدیگر 6- سنت اجتماعی فرهنگی با کنش ایجاد نظم اجتماعی از طریق نهادها 7- سنت انتقادی با کنش چالش کشیدن نابرابری در گفتار ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شیوه مفهوم پردازی در هر سنت • سنت سخن وری با شیوه سخنران ، مستمع و اقناع • سنت نشانه شناختی با شیوه خواننده – نگارنده • سنت پدیدار شناختی با شیوه خود - دیگری • سنت سایبرنتیک با شیوه منبع – مقصد • سنت اجتماعی روانشناختی با شیوه فرستنده و گیرنده • سنت اجتماعی فرهنگی با شیوه کنشگر – کنشگر یا بازیگر – بازیگر (ارسال پیام بی اهمیت) • سنت انتقادی با شیوه سلطه – مقاومت
|
|
|
|
|
|
|
|