مقایسه رادیو با تلویزیون، سینما و تئاتر
معمولاً ميلي شديد ميان هنرمندان راديو براي حضور در تئاتر براي حضور در رسانههاي مدرن راديو، تلويزيون و سينما نيز وجود دارد. شايد بسيار مهم باشد كه بدانيم چرا اين تمايل همواره وجود دارد
و كاهش پيدا نميكند.
سه رسانه تئاتر، راديو و تلويزيون را حداقل از دو جهت ميتوان مورد توجه قرار داد:اول نقش و مرتبت اجتماعي كه از آن برخوردار هستند و دوم درجه پچيدگي هنري آن براي يك هنرمند . اين دو،
معيارهاي سادهاي هستند كه به ما نشان ميدهند چرا هنرمندان يك رسانه به رسانه ديگر مراجعه دارند.
ممكن است برخي نيازهاي زيستي و زندگي را دليل اصلي بدانند، اما اين دليل كافي نيست؛زيرا گاهي حضور در ديگر رسانهها حتي موجب لطمه به فعاليتهاي اصلي آنها نيز ميشود.
اين سه رسانه از دارند به نظر ميرسد تلويزيون را بايد در صدر قرار داد كه انبوه تودهها اسير دستبسته آن هستند و سپس راديو قرار ميگيرد
با ضريب نفوذ كمتر از تلويزيون و پس از اين دو، تئاتر قرار ميگيرد كه مخاطب آن محدود به سالنهاي نمايش است.
حركت بازيگران تئاتر و راديو به تلويزيون از يك جهت به اين دليل است كه در اين رسانه ميتوانند هنر و مهارتهاي خود را براي تعداد بيشتري از مردم و گاهي تمام مردم يك شهر يا كشور نشان
دهند. آنها بدين ترتيب هويت حرفهاي خود را بسط ميدهند و رضايتمندي بيشتري از اين شغل هنري در خود ايجاد مينمايند.
از جهت درجه هنري و صعوبت و سختي كار ، تئاتر در رده نخست جايي دستنيافتني دارد و پس از آن راديو قرار ميگيرد و بعد تلويزيون ، راديو از اين جهت قبل از تلويزيون است، چون رسانهاي
است كه تحولات و تغييرات تكنولوژيكي بر تبديل انديشه به پيام راديويي تأثير چنداني ندارد. از اين جهت رسانهاي است كه در پيچيدگي انديشهاي قرار دارد، حال آن كه تلويزيون كاملاً اسير فناوري
جديد است و بسياري از تكنولوژيستها ادارهكننده بخشهاي مهمي از يك برنامه تلويزيوني هستند. به معناي ديگر، مهارتهاي تكنولويژيكي جايگزين مهارتهاي هنري شده است.
اما حركت بازيگران تلويزيون به سمت تئاتر و راديو در واقع براي شفاي احساس ناخوشايند سطح هنري است. بدين ترتيب هركس ميتواند ضمن بازي در تلويزيون با بازي در تئاتر و يا راديو جايگاه
حرفهاي خود را ارتقا دهد و خود را در مقايسه با ديگر رقيبان حرفهاي برتر معرفي نمايد.