منوی اصلی سايت
الگوی تبلیغ ادواردبرمن و چامسکی و چگونگي شكل گيري محتوا

اين دو به بررسي ساختار محيط رسانه اي آمريكا پرداخته اند و عواملي كه موجب مي شود محتواي رسانه در جهت سياست هاي دولت باشد، در يك الگويي ارائه داده اند كه در ايران باعنوان فيلترهاي خبري ترجمه و بوسيله انتشارات ايران به بازار كتاب عرضه شده است. مطالعه اين كتاب همواره به دانشجويان مديريت رسانه،ارتباطات و جامعه شناسي توصيه مي شود. آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ 1- مالكيت اندازه و سوگيري سودآوري (Size, Ownership, and Profit Orientation) فیلتر اول تاثیر گذار بر محتوای رسانه ، تمرکز مالکیت رسانه در دستان چند ده شرکت سوداگر در جهان است. بسیاری از این شرکت ها اموال بسیاری در سایر صنایع و ملل دارا هستند . نتیجه گیری عینی اینست که سود طلبی ، شدیدا بر کارکرد خبری و محتوای کلی این رسانه‌ها تاثیر گذار است و تا زمانیکه سیستم رسانه در دست چند شزکت است و رسانه در جهت آنها تلاش می کند تعارضی آشکار در منافع وجود خواهد داشت . 2- آگهي هاي تجاري ((The Advertising License to Do Business فیلتر دوم تبلیغات است که رسانه های جمعی آمریکا را تحت استعمار خود قرار داده و تامین کننده‌ی بخش بزرگی از درآمد رسانه ها می باشد. هرمان و چامسکی شواهد بسیاری را که نشان دهنده اثر بی حس و فلج کننده تجاری شدن محتوای رسانه است را مطرح کرده اند . 3- منابع خبري (Sourcing Mass Media News) فیلتر سوم منابع است که به علت ضرورت اقتصادی و منافع مشترک ، رسانه های جمعی را به رابطه ای متقابل با منابع غنی اطلاعاتی می کشاند . رسانه ها به شدت متکی به خبرهایی هستند که به وسیله دولت و شرکت ها به آنها می رسد .این منابع نیز بوروکراسی عظیمی برای در اختیار گذاشتن این اطلاعات ایجاد کرده اند و متخصصانی در زمینه مدیریت رسانه ها به کار گرفته‌اند. در واقع این بوروکراسی به رسانه‌ها سوبیسید خبری می دهد و رسانه ها نیز باید آگاه باشند تا مبادا خلاف میل چنین منبع مهمی عمل کنند . همچنین تنها این منابع دولتی و تجاری هستند که طبق موازین خبرنگاری قابل اعتماد و اتکا هستند ، در حالیکه منابع مخالف اقلیت حاکم ، با بیشترین ابهامات و سختی ها برای عبور از این فیلتر مواجه می شوند . 4- فشارهاي قانوني (Flak and the Enforcers) چهارمین فیلتر ایجاد تولیدکنندگان دست راستی محتوای انتقادی متاثر بر رسانه به مانند “ صحت و دقت در رسانه” است (سازمانی است در آمریکا که به بررسی رسانه های خبری می پردازد و طبق گفته ی موسسانش وظیفه اش مقابله با جهت دار بودن رسانه ها می باشد ، اما با وجود اعلام خنثی بودن از نظر سیاسی ، سازمانی محافظه کار به حساب می‌آید. ) که با تحت فشار قرار دادن رسانه های جمعی آنها را مجبور به دنباله روی از اهداف و برنامه های تجاری و شرکتی می‌کنند . این فیلتر در دهه ی ۷۰ ، زمانی که شرکتهای بزرگ و ثروتمند دست راستی بطور فزاینده ای از پوشش و پیشرفت رسانه ها در غرب ناراضی بودند شروع به گسترش پیدا کرد. 5- ضديت با كمونيست (Anti-Communism) فیلتر آخر ، ایدئولوژی ضد کمونیستی است ، که به بخشی از فرهنگ سیاسی غرب تبدیل شده و اکسیژن ایدئولوژیک را برای این مدل پروپاگاندا فراهم می کند . مخالفت با کمونیزم به عنوان یکی از مهارت های ژورنالیستی در ایالات متحده درونی شده است ، تا حدی که حتی در زمان صلح ظاهری آمریکا و شوروی نیز بسیار معمول و قابل انتظار بود که ژورنالیست ها در بیان چارچوب مسائل از عبارات “طرف ما ” در مقابل ” آدم بد های کمونیست ” استفاده کنند . بعلاوه ایدئولوژی ضد کمونیستی برای کارکرد موثر معیارهای دوگانه ی این مدل پروپاگاندا مورد نیاز است . آن طور که نویسندگان بیان کرده اند ” زمانی که تب ضد کمونیستی بالا می گیرد ، تقاضا از رسانه ها برای شواهد تایید کننده ی ادعاهای ضد کمونیستی متوقف می شود و شارلاتان ها به عنوان منبع این شواهد سر بلند می کنند . “ بر عکس ، ژورنالیست ها و یا سردبیران برای به چالش کشاندن دکترین ضد کمونیستی ، به مانند رد شدن از چهار فیلتر دیگر ، باید تایید شده توسط سخت ترین معیار ها باشند که در عمل ناممکن به نظر می رسند .

آدرس ايميل شما:  
آدرس ايميل دريافت کنندگان