منوی اصلی سايت
جامعه شناسی گویندگان
دشمن طاووس آمد پر او
در مطلب قبلی از علت رفتن گویندگان رادیو به تلویزیون بحث شد و این که قدرت عمومیت تصویرگری تلویزیون است که اهل هنر را مسحور می کند تا هنر خویش را

چرایی افول ستارگان رادیو در آسمان تلویزیون

در مطلب قبلی از علت رفتن گویندگان رادیو به تلویزیون بحث شد و این که قدرت عمومیت تصویرگری تلویزیون است که اهل هنر را مسحور می کند تا هنر خویش را به تمام کمال به رخ جمعیت انبوهی بکشند و بدین طریق به رضایتمندی هرچه بیشتر از جلوه گری هنر خود برسند. اما در باره ضرر و زیان این رفت و آمد گویندگان بین دو رسانه رادیو و تلویزیون چند سال قبل در مقاله "رادیو چیست؟"چنین نوشته بودم: "... حضور گویندگان رادیو بر صفحه تلویزیون یک اشتباه حرفه ای و کاری ناشیانه است و هر دو رسانه از این اشتباه متضرر می شوند. رادیو قهرمان خود را از دست می دهد و تلویزیون قهرمان شکست خورده ای را به صحنه می آورد. شکست این قهرمان، زمانی است که تصویرش در صفحه تلویزیون با تصور و تخیل ما از او سازگار نباشد که اغلب اوقات چنین است.قهرمان رادیو، گوینده و یا هنر پیشه قصه های رادیو است که در غبار مه آلود ذهن شنونده همیشه حضوری مبهم دارد و ما با همه تلاش نمی توانیم تصویر روشنی از او ارائه دهیم و ذهن شنونده، همیشه درگیر تعیین ویژگی های ظاهری و حتی گاهی حالت چهره و خطوط صورت او است. گرمی رادیو، به این حضور همیشگی پر راز و رمز قهرمانانش در ذهن پر تخیل و رؤیایی مخاطبانش وابسته است."

اما ورای این امر دلایل دیگری نیز وجود دارد که به تفاوت و کارکرد گویندگی در رادیو وتلویزیون مربوط است. هر گوینده و مجری رادیویی در یک برنامه دو نقش را تواماً اجرا می کند. این دوگانگی همزمان در اجرا و ایفای نقش، به گویندگان رادیو خصوصاً مجریان اعتبار و شأن خاصی می بخشد. اکثر تهیه کنندگان تلویزیون از این کارکرد دوگانه غافلند. تلویزیون بر حسب ماهیتش فقط به یکی از این دو کارکرد نیاز دارد. شاید این راز شکست ستارگان رادیو در آسمان دگرسان تلویزیون باشد.

مجری و گوینده رادیو دو نقش ایفامی کند.

1- وصل: اولین نقشی که گویندگان و مجریان به عهده دارند ایجاد وصل بین شنوندگان و برنامه است. آن ها از طریق خواندن متن یا طرح سؤال و پرسش یا گفتگو و ... موجب وصل میان برنامه و مخاطب می شوند. این کارکرد و نقش مشترکی میان دو رسانه رادیو و تلویزیون است. در این حالت ویژگی های فیزیکی صوتی گوینده یا مجری در رادیو و مختصات تصویری گوینده یا مجری در تلویزیون زمینه مهمی برای قبول و وصل مخاطب و همراهی او با برنامه است. از این جا به بعد شرایط و زمینه ها ی بین دو رسانه کاملاً متفاوت است. لذا نقش و کارکرد گوینده و مجری رادیویی با تلویزیونی تفاوت اساسی پیدا می کند.

2- بسط: نقش دومی که مجریان و گویندگان رادیو دارند کمک به بسط خیال پردازی شنونده درباره برنامه و معنا و مفهوم آن است. در برنامه های گوینده محور رادیو این وظیفه به عهده نویسنده است تا با کم و زیاد کردن کلمات و جملات مطالب لازم را برای بسط در اختیار گوینده قرار دهد، حال آن که در برنامه های مجری محور این کار به عهده شخص مجری است. اگر بسط در رادیو امری الزامی و ضروری است در تلویزون مخل وممل محسوب می شود و موجب رنجش بینندگان آن است. زیرا تلویزیون همواره کسی را برای وصل می خواهد تا تصاویر پی درپی درمعرض قرار گیرد و معنا و مفهوم خود را به مخاطب بچشاند.

مهارت و قدرت "بسط" برخی گویندگان رادیو، تهیه کنندگان تلویزیون را گمراه می کند و دل به چیزی می بندند که برای تلویزیون نه تنها مزیتی نیست بلکه آفتی محسوب می شود( البته اگر تلویزیون از رویه تولید خودش استفاده کند یعنی تحرک در تصویر ونه از رویه تولید رادیو که کلام است). از طرفی مجریان و گویندگان رادیو که از هنر "بسط" برخوردارند به خطا آن را قابل عرضه به عموم از تلویزیون می دانند. در حالی که این "پر طاووس" اگرچه زیبا و فریبنده است اما دشمن طاووس است و او را به کام نیستی می فرستد.

راز افول ستارگان رادیو را باید در این جستجو کنید که آن ها دارای هنری هستند که تلویزیون آن را برنمی تابد و در سیاه چال محاق خود پنهان می کند تا جایی که اگر جلوه ای از آن هنر تلألؤ کند، هنرمند را حقیر و کم بها می سازد

  

آدرس ايميل شما:  
آدرس ايميل دريافت کنندگان