دکتر حسن خجسته چند روز پس از آنکه ساختمان شهدای رادیو را به مقصد معاونت برنامهریزی و نظارت صدا و سیما ترک کرد در گفتگویی مشروح وضعیت رادیو را در 30 سال پس از انقلاب مرور کرد و از 10 سال حضور خود در رادیو گفت.
معاون سابق صدا سال 1370 به رادیو آمد و بعد از مدیریت شبکههای مختلف رادیویی سال 1377 به معاونت صدا منصوب شد. وی 28 دیماه امسال با حکم عزتالله ضرغامی به معاونت برنامهریزی و نظارت صدا و سیما رفت و جانشین محمد صوفی شد که او هم جانشین خجسته در معاونت صدا شده بود.
مدیران و هنرمندان رادیو دوم بهمن از 10 سال تلاش "پدر رادیو" تقدیر کردند و نشان عالی مرکز هنرهای نمایشی رادیو را در آئین اختتامیه دومین رپرتوار رادیو تئاتر به او اهدا کردند. خبرنگار مهر در یکی از روزهای سرد زمستانی برای گفتگویی مشروح درباره تاثیر و نقش اجتماعی رادیو از دهه 60 تا امروز میهمان دفتر خجسته در معاونت جدید شد.
یکی از ویژگیهای دکتر خجسته "سرفههای مداوم" است و در این گفتگو هم سرفههای او بیش از اندازه بود. سرفههای خجسته به حدی معروف است که هر وقت ضرغامی در مراسمی سرفهاش میگیرد، خطاب به حاضران میگوید: "مثل اینکه سرفههای آقای خجسته به ما هم سرایت کرده است!"
* خبرگزاری مهر ـ گروه فرهنگ و هنر: شما سال 1370 به رادیو آمدید. آن سالها نقش اجتماعی رادیو و تاثیر آن کمرنگ و مخاطبانش رو به افول بود. آیا آن دوره استراتژی مشخصی برای رادیو وجود نداشت؟
ـ دکتر حسن خجسته، معاون سابق صدا: فرمایش شما درست است. افت رادیو سال 1370 شروع شد. رادیو یک تاریخچه قبل و بعد انقلاب دارد. انقلاب نقطه گذر برای رادیو است. البته از یک جهت میتوان رادیو را در ایران بررسی کرد که عصر طلایی آن چه زمانی بود. به نظرم عصر طلایی رادیو که شامل اوج مخاطب، رضایتمندی و اثربخشی است، بعد از انقلاب آغاز شد. حتی بعد از انقلاب استقبال از رادیو به حدی بود که گروههای زیادی از جامعه رادیو خریدند. رادیو نقشی موثر در اطلاعرسانی به ویژه در دوران جنگ تحمیلی داشت، اما از سالهای 1365 ـ 1366 افت رادیو شروع شد، اما کسی متوجه آن نشد.
* چرا کسی متوجه افت رادیو نشد؟
ـ چون در زمان جنگ مردم به رادیو مراجعه میکردند، به همین دلیل توجه زیادی به رادیو نمیشد، ولی رسانههای رقیب رادیو در سپهر رسانهای کشور وارد شده بودند. سال 1368 به بعد افت به سرعت خود را نشان داد و به یک معنا عصر طلایی رادیو در ایران تمام شد. رادیو در هر کشور عصر طلایی داشت، ولی مهم آن است که بعد از عصر طلایی آن حوزه را باید واگذار کرد یا با توجه به شرایط جدید بازسازی کنیم؟ گرچه از 72 بازسازی رادیو آغاز شد، اما من که سال 1370 به رادیو آمدم، بچهها در رادیو درگیر بودند.
* درگیری بچههای رادیو برای چه بود؟
ـ آن موقع متوجه نبودم، اما بعدها تحلیلم این بود بچههای رادیو وجدانی افول رادیو را درک میکردند، به همین دلیل این افت را به سمت یکدیگر برده و همدیگر را مسئول میدانستند. در یکی از مقالاتم نیز به مضمون گروهبندی اشاره کردم. به یاد دارم عدهای برای جذب مخاطب به فرمهای رادیو و چیزهایی که به برنامه زیبایی میدهد، توجه میکردند. برخی تاکید داشتند باید به محتوا توجه کرد. از تضاد و تعارض آنها در همان زمان یک گروه سوم پیدا شد که فرم و محتوا را با هم تاکید داشتند. در حال حاضر تعداد بچههایی که ترکیب فرم و محتوا را قبول دارند در رادیو زیاد است. در واقع اینطور نیست که فرمگرا باشند، بلکه فرمهای زیبا را برای ارائه محتوای متفاوت دنبال میکنند.
* پس اولین توسعه رادیو بعد از افت از سال 1372 با شروع بازسازی این رسانه آغاز شد؟
ـ بله، اولین توسعه رادیو از اول شهریور 1372 در رادیو تهران آغاز شد. من مدیریت گروه استان را به عهده داشتم. اگر اشتباه نکنم آبان همان سال رادیو پیام کار خود را با هشت ساعت در روز آغاز کرد و بعد ساماندهی آغاز شد. در زمان آقایان زورق و مهاجرانی معاونان صدا نیز کم کم شبکههای رادیو مستقل شدند. به عنوان مثال رادیوهای سراسری و فرهنگ مستقل شدند. سال 1374 رادیو جوان راهاندای شد. در واقع کم کم رادیو توسعه خود را آغاز کرد، چرا که بعد از عصر طلایی بقای رادیو تهدید میشد و فلسفه وجودی رادیو کاملاً زیر سئوال بود. سازمان هم به آن توجه نداشت و رادیو به تدریج در وضع بدی قرار گرفت.
* چرا سازمان به آن توجه نداشت؟
ـ طبیعی است هر سازمانی به سمت بخشهای اثربخش کشیده میشود و نمیتواند به همه جزئیات توجه کند. وقتی من به معاونت صدا آمدم شروع به بازتعریف کردم و اینکه مشکل استراتژیکی ما چیست. مشکلات زیادی داشتیم که شامل کمبود بودجه و نیروی انسانی میشد. در ابتدا مشکلات ثانویه را استخراج و آثار پنهان آن را مشخص کردیم که شامل بحران مخاطب میشد، چون یکی از دلایلی که رادیو مورد توجه قرار نمیگرفت مخاطب بود. چون کسی به ما توجه نمیکرد طبعاً دیده هم نمیشدیم.
حتی به یاد دارم چهار مشکل اصلی داشتیم. مثلاً منابع مالی خیلی پائین بود، حتی وقتی رئیس رادیو میخواست به کارکنان رادیو پاداش بدهد، نداشت. در حالی که مبلغ پاداش چهار یا پنج میلیون میشد. رادیو سال گذشته 9 بار پاداش داد و هر بار پاداش بین 250 تا 300 میلیون بود. در مجموع سال گذشته دو میلیارد و 700 میلیون تومان پاداش دادیم، اما امسال منابع مالی رادیو کمتر بود و شش ماه اول پاداش ندادیم، اما بعد از تامین منابع بعد از شش ماه اول پاداش دادیم.
* به همین دلیل بعد از استخراج مشکلات، اولویت خود را حفظ مخاطب فعلی و جذب مخاطب جدید قرار دادید؟
ـ این استراتژی عمده ما بود، چون هستی رادیو در حال از بین رفتن بود. همچنین مباحث نظری که سال 72 مطرح شده بود، سال 77 پختهتر شد. برای پاسخ دادن به نیاز مخاطب استراتژی توسعه شبکههای مختلف رادیویی اعم از تخصصی و اختصاصی را در دستور کار قرار دادیم. در مجموع 12 استراتژی مشخص شد: توسعه متنوع، اصلاح رویکردهای تولید مبتنی بر میل، نیاز و مصلحت مخاطب، نظارت دورنزای کیفی، ایجاد ساختار ارتباطی مناسب میان شبکهها و معاونتها، ایجاد اتحاد در رادیو، تصفیه و کوچکسازی، بهرهمندی بهینه، توسعه حوزههای نظری، آموزش، پرواز، تحول و حرکت به سمت چندرسانهای شدن.
در حال حاضر شبکه صدای آشنا مخاطبان زیادی در خارج دارد. اگر رادیوهای نمایش و خانواده راهاندازی شود، به نظرم 20 شبکه داریم که رنگامیزی هر یک تفاوت دارد. راهاندازی رادیو خانواده منجر به شکلگیری نظریه جدید در حوزه خانواده میشود. این نظریه سه محور دارد: 1. خانواده مبنا و محور توسعه اجتماع است. در حال حاضر در ایران فرد محور توسعه اجتماع است در حالی که خانواده باید باشد. 2. خانواده چارچوبی برای حل مسائل جامعه و 3. زن مظهر رحمت الهی است.
با تاسیس این شبکه رادیویی میتوان از پنجره خانواده به همه چیز نگاه کرد. امیدوارم مشکلات سختافزاری راهاندازی رادیو خانواده و نمایش هر چه زودتر حل شود. در مجموع میتوانم بگویم بزرگترین رقیب رادیو در سال 1370 ضبط صوت بود و به یاد دارم در دهه 70 در اکثر خودروها ضبط و در دهه 60 رادیو روشن بود، ولی در حال حاضر رادیو با وجود تعدد شبکههای متنوع جایگاه خوب میان شنوندگان دارد و با وجود دستگاههایی که کیفیت بالا هم دارند یک پنجم آن دهه هم ضبطها روشن نیست.
* این صحبت شما بر اساس نظرسنجی است یا تحلیل شخصی؟
ـ تحلیل شخصی من این است، اما نظرسنجیها نشان میدهد رادیو دو موفقیت داشت. مدت زمان گوش کردن به رادیو یک زمانی حدود یکساعت در روز بود، ولی الان بالای دو ساعت و 40 دقیقه در روز است. میزان شنوندگان هم در حال حاضر از 29 تا 30 درصد بین 49 تا 51 درصد متغیر است. البته رادیو خیلی فاصله دارد و میزان شنوندگان میتواند به 70 درصد هم برسد.
* فکر میکنید با توجه به تعدد و تقویت رسانههای تصویری میزان شنوندگان رادیو به 70 درصد برسد؟
ـ کار سختی است. مثل رکورد زدن میماند. ما هنوز وارد برخی حوزهها نشدیم که جا دارد به آنها بپردازیم.
* چرا در سالهایی که خودتان معاونت صدا را به عهده داشتید، وارد این حوزهها نشدید؟
ـ اتفاقاً وارد حوزههای تخصصی شدیم. راهاندازی تعدادی شبکه هم زمینهسازی شد. به نظرم با راهاندازی رادیو بورس میتوان شنوندگان زیادی جذب کرد، چرا که بورس شنونده فوری و آماده دارد. البته توافقاتی هم با بورس شد، حتی یک طبقه بورس هم در اختیار رادیو قرار دادیم، اما سرمایهگذاری بعدی را نتوانستند انجام دهند.
* یعنی میتوان گفت رادیو در حال حاضر به نقطه درآمدزایی رسیده است؟
ـ بله در حال حاضر میتواند درآمدزا باشد، چون نسل جدید مدیران به رسانه توجه دارند و میدانند رسانه میتواند منعکسکننده بخش اعظم مشکلات در حوزه مخاطبان خاص باشد و با ارائه اطلاعات مشکلات را حل کند. رادیو خیلی کارآمد است و مخاطبان آن قابل مقایسه با رسانههای مکتوب نیست. از سوی دیگر دسترسی به آن راحت است و شنونده میتواند ضمن انجام دادن کارهای دیگر به برنامه هم گوش دهد.
در حال حاضر رادیو به منابع خوبی رسیده و کارهای خوب علمی انجام شده است. تاسیس رشتههای تهیهکنندگی و نویسندگی در رادیو در دانشکده صدا و سیما یکی از اتفاقهای خوب در رادیو است. در این سالها رادیو وجاهت علمی برای خودش پیدا کرد و اگر مقایسهای با دهه 60 داشته باشیم که به دلیل منحصربفرد بودنش، روزی خوار قدرت بود و در دهه 70 ضبط صوت رقیب آن بود و زیردست شده بود، الان جایگاه خوبی دارد.
رادیو در سپهر رسانهای پرندهای کوچک و خوشصدا بود که الان مردم و مسئولان این پرنده را میبینند و دلیل دیده شدن رادیو بکارگیری استراتژی پرواز بود. هدف از تعیین این استراتژی بلند شدن رادیو از جایش بود، به همین دلیل ارتباطات بینالمللی را در رادیو گسترش دادیم و جشنواره رادیو هم راهاندازی شد.
* پس راهاندازی جشنواره رادیو نقطه پرش رادیو محسوب میشد؟
ـ وقتی جشنواره رادیو را راهاندازی کردیم، بچههای رادیو از اینکه مورد توجه مسئولان و مردم قرار گرفتند، احساس خوبی داشتند و به همه آنها انرژی داد. جشنواره پرشی برای رادیو بود و آن را تکان داد. از همان جا ایدههای نو در رادیو جوشید. تا اینکه به مرور زمان جشنواره را بینالمللی کردیم. با بینالمللی شدن بچهها اعتماد به نفسشان بیشتر شد. شاید باورتان نشود، ولی بچههای رادیو امسال 43 مقاله برای کنفرانسهای بینالمللی جشنواره رادیو ارائه کردند.
* ولی با تمام این حرفها رادیو مظلوم است و کمتر مورد توجه قرار میگیرد. حتی رئیس صدا و سیما هم سال گذشته در دیجیتالی شدن استودیوهای رادیو اشاره کرد رادیو مظلوم است.
ـ بالاخره بچههای رادیو باید بدانند که رادیو پرندهای کوچک و خوشصدا است. همیشه باید برای خودشان حفاظ درست کنند و در هر دوره تعاریف را بازنگری کنند.
* منظورتان از بچهها چه کسانی هستند؟ مدیران یا برنامهسازان؟
ـ مدیران و برنامهسازان در رادیو جدا از هم نیستند. رادیو مرتب باید برای خودش تعریف جدید داشته باشد.
* هنوز جواب سئوالم را ندادید که چرا رادیو مظلوم و دستمزدها پائین است؟
ـ به هر حال سازمان صدا و سیما با این عظمت، مشکلات زیادی دارد و رادیو تنها بخش موجود در سازمان نیست. دستمردها هم ساماندهی شده است. رفاقت بچههای رادیو خیلی زیاد است و بچهها حس فامیلی با هم دارند، حتی برنامهریزی به گونهای بود تا مانع از ایجاد گسست شود یا تشکیل گروههای خانم خانمها، آقاپسرها و ... بود.
* شما 10 سال معاونت صدا را به عهده داشتید و در این سالها رادیوییها شما را پدر رادیو صدا میکردند. به نظرتان پدر رادیو چقدر باعث رشد رادیو شد؟
ـ وقتی به رادیو نگاه میکنم، در خودم قصور و تقصیر میبینم.
چرا قصور و تقصیر؟
ـ و ما ابری نفسی ان النفس لامارة بالسوء. ضعف دانش دست من نیست. دیگران باید بگویند چرا. رادیو و من گرفتار هم شدیم. من خیلی با دل خوش از رادیو بیرون آمدم. گرچه واژه دل خوش تعبیرش رسا نیست، اما تعبیر دیگری بلد نیستم تا جایگزین کنم. وقتی در رادیو به من میگفتند پدر، همه دختر و پسرم بودند و ارتباط فامیلی بچهها همیشه برایم شیرین بود. نمیدانم رادیو رشد کرد یا نکرد، اما میدانم بچههای رادیو خیلی خوب و کاربلدند. آسمان رادیو پر از ستاره است و ستاره هیچوقت راه را گم نمیکند.
* پس با این حساب از رادیو خسته نشدید؟
ـ من هیچوقت خسته از رادیو نرفتم. اگر هم خسته بودم به یاد نمیآورم. متوسط روزی 12 ساعت کار کردم و هرگز دلخور از ساختمان رادیو بیرون نرفتم. وقتی شش ماه اول امسال بودجه برای دادن پاداش نداشتیم، برخی به من گفتند مساعده بگیریم، اما من گفتم بهتر است بچهها بدانند هر وقت داریم، خرج میکنیم و هر وقت نداریم، روزه میگیریم.
* شما گفتید با دل خوش از رادیو رفتید، آیا نوشتن نامه استعفا برای این بود که دیگر تجربه شما در رادیو جواب نمیداد؟
ـ نه، نماندنم در رادیو به مسائل دیگری مربوط میشد. رادیو هرگز من را خسته نمیکرد و خیلی هم به من انرژی میداد. رئیس سازمان هم همیشه از رادیو حمایت کردند و میکنند.
* پس چرا این جمع خانوادگی را ترک کردید؟ پدر که خانواده را ترک نمیکند.
ـ من در یک تا دو سال اخیر دغدغه ذهنی زیادی پیدا کردم که بخشی از آن مربوط به موانع تئوریک در سر راهمان است. اگر گرههای نظری باز نشود، نمیتوانیم جهش کنیم.
* به نظر شما گرهها باز نمیشوند؟
ـ در عالم گرهای نیست که باز نشود. خدا درد میدهد، دوایش را هم فراهم میکند. در بخش پژوهش سئوالهای کلیدی را مطرح کردم که باید جواب آنها را پیدا کنم. اگر برخی سئوالات را جواب بدهیم انتظارات و توقعات چارچوب درست پیدا میکند و کارآمدی رادیو را افزایش دهیم.
* چه افقی برای رادیو پیشبینی میکنید؟
ـ استفاده از رادیو سهل است. اگر بخواهم مثال بزنم رادیو مثل نیروی هوایی میماند و به سرعت میتواند بپرد و جابجا شود، اما تلویزیون مثل نیروی زمینی است. جابجا کردنش برای عبور از این موانع سخت است. البته سئوالات بنیادین سر راه زیاد داریم. مثلاً یک سازمان رسانهای کارآمد و موفق چه ویژگیهایی دارد؟ نسبت رسانه جدید با رسانه عادی چیست؟ تلویزیون یا رادیو تا چه حد میتواند در تربیت دینی نقش داشته باشد و... خودم مشغول تحقیق با محوریت کاربرد موسیقی در رادیو هستم. تاکنون 15 عامل استخراج کردم. در مجموع مباحث زیادی است که باید پاسخگو باشیم.
* با توجه به اینکه شما نایب رئیس اتحادیه ABU (رادیو و تلویزیونهای آسیا ـ اقیانوسیه) هستید، فکر میکنید با وجود تعدد رسانههای تصویری، رادیو قدرت آموزش بر مخاطبان را دارد؟
ـ قدرت آموزش دارد، اما تاثیرگذاری آن با تلویزیون فرق میکند. تاثیر تلویزیون سیلابی است، ولی رادیو تاثیرش جویباری، به تدریج و در درازمدت است. تاثیر تلویزیون ناآگاهانه است و اگر پیگیری نکند از بین میرود. برخی اصطلاحات اگر قرار است ادامه پیدا کند، باید کاری صورت بگیرد.
* و حرف پایانی.
ـ از بچههای رادیو صادقانه تشکر میکنم و هر کدام از آنها را دیدم گفتم من را حلال کنید. به هر حال 10 سال برایشان زحمت داشتم.
ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ
گفتگو از فاطمه عودباشی
منبع : خبر گزاری مهر